آینده بازاریابی

 

آینده بازاریابی افقی، نه عمودی

آینده ی بازاریابی : افقی ، نه عمودی

آینده ی بازاریابی ، بخشی به وسیله ی دستاورد های کنونی و جاری و بخشی به وسیله ی عوامل دراز مدت شکل خواهد گرفت. در سال های اخیر ، شرکت ها در سر تا سر جهان ، عمیق ترین رکود ها را از زمان رکود بزرگ دهه ی 1930 تجربه نموده اند.

ایراد اصلی ، به دلیل اعتبار های کاملاً سرگردانی بود که به صورت رهن ، کارت های اعتباری و وام های داده شده به افراد و سازمان ها برای خرید واحد های مسکونی و تجاری بود که نمی توانستند بدهی هایشان را پرداخت کنند. متهمان این موضوع ، بانک ها ، سرمایه گذاران حریص ، محتکران و زمین خواران و معامله کنندگان منافع ناخواسته بودند. وقتی حباب مالی ترکید و ارزش مسکن سقوط نمود ، هم فقرا و هم ثروتمندان ضعیف تر شدند . مشتریان مخارج خود را کاهش دادند و پول خود را بیشتر صرف برند ها و محصولات ارزان تر نمودند. این مسئله برای اقتصاد ایالات متحده فاجعه بود زیرا 70 درصد تولید ناخالص داخلی از پول مصرف کنندگان به دست می آمد. شرکت ها بسیاری از کارکنان خود را از کار بر کنار کردند و نرخ بیکاری از 5 درصد به 10 درصد رسید.

[vc_row][vc_column][vc_cta h2=”مقاله بازاریابی پیشنهادی” txt_align=”justify” style=”3d” color=”mulled-wine”]

مدیریت بازاریابی : راهنمای نهایی در بازاریابی

رفتار مصرف کنندگان در آینده ی بازاریابی

دولت جدید اوباما ، فوراً میلیارد ها دلار صرف کمک به سر پا نگه داشتن اقتصاد این کشور نمود. این دولت می خواست از فروپاشی داخلی شرکت ها جلوگیری کند ؛ مانند ورشکستگی ای که برای شرکت بیزر استرنز و لهمن برادرز اتفاق افتاد و آن ها را نابود کرد و همچنین شرکت ای ای جی و جنرال موتورز و سایر شرکت ها را تقریباً از بین برد. این محرک مالی به موقع بود و در اواسط 2009 ، به این موقعیت ثبات بخشید ؛ بدون این که وعده ی بهبود بدهد ، در بهترین موقعیت ، وعده ی بهبود قطعی بسیار تدریجی را دارد.

پرسش این است که ایا مصرف کنندگان در دهه ی جدید که از سال 2010 آغاز شد ، آگاهانه تر از گذشته پول خود را خرج می کنند یا خیر. سبک زندگی قبلی ، یعنی « الان بخرید ، بعداً  بپردازید » ، احتمال کمی دارد که دوباره اتفاق بیفتد ، بخشی به این دلیل که دولت طرح های مبنی بر این دارد که سخت گیری بیشتری بر روی پرداخت اعتبارات داشته باشد و بخشی نیز به دلیل ترس مصرف کنندگان و تنفر از ریسک کردن بود.

مصرف کنندگان ممکن است بخواهند پس انداز بیشتری برای روز مبادا داشته باشند. اگر هزینه های جامعه همچنان پایین باشد ، آن گاه رشد اقتصادی آهسته خواهد بود و هر یک دیگری را تقویت و مستحکم خواهد نمود. این بدان معناست که بازاریابان مجبور خواهند بود سخت تر از همیشه کار کنند تا مصرف کنندگان را از پول ها و دلارهایشان جدا نمایند.

کاربرد نسخه های اولیه بازاریابی

نسخه ی اول و دوم بازاریابی ، هنوز تا حدودی کاربرد خواهد داشت. بازاریابی ، هنوز به توسعه ی بخش بندی ، انتخاب بخش هدف ، تبیین جایگاه یابی ، تهیه ی چهار پی و برند سازی حول محصول مربوط می شود. به هر حال ، تغییرات در محیط کسب و کار ، رکود اقتصادی ، مسایل مربوط به آب و هوا ، رسانه های اجتماعی جدید ، پر قدرت شدن مصرف کنندگان ، تکنولوزی های موج جدید و جهانی سازی ، به ایجاد تغییرات عمده در روندهای بازاریابی منجر خواهد بود.

مفاهیم جدید بازاریابی

مفاهیم جدید بازاریابی همیشه به عنوان واکنشی در برابر محیط تغییر کسب و کار ، ظاهر می شوند و به وجود می آیند. گزارش تحقیقاتی جدید از شرکت مکینزی ، 10 روند در کسب و کار را به دنبال بحران مالی سال 2007 تا 2009 ، بررسی می نماید. یک روند اصلی نشان می دهد که بازاری که کسب و کار ها در آن فعالیت می کنند ، کم کم در حال تبدیل شدن به محیطی دارای اعتماد پایین می باشد. « شاخص اعتماد مالی شیکاگو بوت – کلوگ » نشان می دهد که بیشتر آمریکایی ها ، کمترین اعتماد را نسبت به شرکت هایی دارند که می توانند در آن ها سرمایه گذاری نمایند. عدم اعتماد عمودی به هر دو سمت می رود. نهادهای مالی نیز اعطای اعتبار به مصرف کنندگان را متوقف نموده اند.

اعتماد در آینده بازاریابی

امروزه ، اعتماد بیشتر در روابط افقی وجود دارد تا روابط عمودی. مصرف کنندگان به یکدیگر بیشتر اعتقاد دارند تا به شرکت ها. ظهور رسانه های اجتماعی ، نشان دهنده ی انعکاسی از مهاجرت و تغییر اعتماد مصرف کنندگان از شرکت ها به دیگر مصرف کنندگان است. براساس نظر سنجی جهانی شرکت نیلسن ، مصرف کنندگان کمتری به تبلیغات مطرح توسط شرکت ها اعتماد دارند.

مصرف کنندگان به عنوان روشی جدید و قابل اعتماد از تبلیغاتی که می توانند به آن اعتماد کنند ، به سمت حرف های شفاهی می روند. حدود 90 درصد مصرف کنندگانی که از آنان نظر سنجی به عمل آمد ، به پیشنهاد های ارائه شده از افرادی که می شناسند ، اعتماد دارند. همچنین 70 ردصد مصرف کنندگان به نظر های مشتریان که به صورت آنلاین ارسال شده ، اعتماد دارند. جالب است که تحقیق انجام شده توسط « شرکت ترنداستریم – لیداسپیت » نشان می دهد که مصرف کنندگان در شبکه ی اجتماعی خود ، به غریبه ها بیش از متخصصان اعتماد دارند.

هشدار به شرکت ها در مورد بازاریابی

تمام این یافته های تحقیقاتی ، هشداری زود هنگام برای شرکت ها است ؛ مبنی بر این که مصرف کنندگان اعتماد خود را به روند های کسب و کار از دست داده اند. برخی ممکن است معتقد باشند که این مسئله ، یک مسئله ی اخلاقی در کسب و کار و دور از دسترس بازاریابان است.

متأسفانه بازاریابی تا حدی مسئول این مسئله است. بازاریابی ، شبیه فروش تلقی می شود ؛ که از هنر متقاعد سازی و حتی مقداری فریب کاری استفاده می نمایند. حتی پس از ظهور و به وجود آمدن بازاریابی مدرن که هدف آن خدمت به مصرف کنندگان بود ، بازاریابی اغلب به ایجاد ادعاهای اغراق آمیز در خصوص عملکرد و تمایز محصول ، به منظور انجام دادن فروش ادامه می دهد.

شرکت اکسون موبیل

متن زیر را در خصوص شرکت اکسون موبیل چند دهه ی قبل بخوانید ؛ که اکنون شرکتی است که در فهرست فورچون پانصد در سال 2009 از رتبه ی بالایی برخوردار است.

در اوایل دهه ی 1980 ، شرکت اکسون موبیل ، کنفرانسی برای کارکنان برگزار نمد تا « ارزش های محوری » جدید خود را اعلام نماید. نخستین ارزش ذکر شده در فهرست ، این عبارت ساده بود : « مشتری ، همه چیز ( مقدم ) است». بعد از ظهر آن روز ، مدیران اجرایی بخش ، به هنگام شام در خصوص عبارت های ارزشی بحث می کردند. یک مدیر جوان و گستاخ به نام مونتی پیشنهادی نمود و چنین آغاز کرد :

« من فقط می خواهم بدانید که مشتری مقدم ( همه چیز ) نیست ». وی به رئیس بخش اشاره کرد و گفت : « او همه چیز است » ، آن گاه رئیس اروپایی را نام برد و گفت « وی سوم است » . مونتی چهار مدیر اجرایی دیگر بخش را که همگی در اتاق حاضر بودند ، نام برد و سپس چنین نتیجه گیری نمود که « مشتری هشتم است » .

سکوتی حیرت انگیز اتاق را فرا گرفت تا این که یکی از مدیران لبخندی زد و گروه با لبخندی هیجانی ، سکوت را شکست. این نخستین حقیقتی بود که تا آن زمان در خصوص آن صحبت شده بود.

مشتری در آینده بازاریابی

این داستان در زمان های دور اتفاق افتاده بود. اما می توانیم امروزه نیز داستان های مشابهی را به سادگی پیدا کنیم. بسیاری بازاریابان باید اعتراف کنند که در اعماق وجودشان ، مشتریان هرگز اولویت اول نیستند. بازاریابی ممکن است مسئول کاهش اعتماد مصرف کنندگان باشد ، اما در عین حال ، بیشترین شانس را نیز برای حل این مسئله دارد. به علاوه ، بازاریابی فرآیندی مدیریتی است که نزدیک ترین فرآیند به مصرف کنندگان می باشد.

اعتقاد داریم که اکنون زمان آن رسیده است تا نقطه ی پایانی بر دو گانگی بین بازاریاب – مصرف کننده بگذاریم. بازاریابان هر خدمت یا محصولی باید متوجه باشند که خودشان ، مصرف کنندگان دیگر محصولات و خدمات می باشند. مصرف کنندگان همچنین باید آگاه باشند که آنان نیز ممکن است بازاریابی را در زندگی روزمره ی خود برای متقاعد نمودن مصرف کنندگان دیگر به کار گیرند. هر شخصی ، هم بازاریاب است و هم مصرف کننده. بازاریابی ، چیزی نیست که تنها بازاریابی در خصوص مصرف کنندگان به کار گیرند. مصرف کنندگان نیز برای دیگر مصرف کنندگان بازاریابی می کنند.

مقایسه بازاریابی امروزی و آینده

می بینیم که مفاهیم بازاریابی در طول 60 سال گذشته ، اغلب عمودی بوده اند. به دست آوردن دوباره ی اعتماد مصرف کنندگان ، پذیرفتن ان چیزی است که ما آن را « سیستم جدید جلب اعتماد مصرف کننده » می خوانیم. این سیستم افقی است. مصرف کندگان امروزه در اجتماعات خویش گرد هم می آیند ، با هم تجربه ها و محصولات مشترک خلق می کنند و تنها خارج از اجتماعات خویش به دنبال ویژگی های قابل تحسین می گردند. آنان شکاک هستند ، زیرا می دانند که ویژگی های خوب در خارج از جوامعشان نادر و کمیاب هستند ؛ اما هنگامی که یکی را پیدا کنند ، فوری به واعظان وفادار تبدیل می شوند.

موفقیت در آینده بازاریابی

برای موفقیت ، شرکت ها باید درک نمایند که مصرف کنندگان به طور فزاینده ، قدردان خلق مشترک ، اجتماعی سازی و ساخت و ایجاد ویزگی می باشند. اجازه دهید به بررسی این سه موضوعی بپردازیم که پیش بینی می نماییم سه پایه ی روند های آتی بازاریابی می باشند.

موضوع اصلی بازاریابیمفهوم امروزی بازاریابیمفهوم بازاریابی در آینده
مدیریت محصول« چهار پی » آمیخته با آمیزه ای بازاریابیخلق مشترک
مدیریت مشتریبخش بندی ، هدف گیری ، جایگاه یابیاجتماعی سازی
مدیریت برندساخت برند ( برند سازی )شخصیت سازی

خلق مشترک

خلق مشترک ، اصطلاح ابداع شده توسط سی . کی . پراهالد می باشد که رویکرد جدید در خصوص نوآوری را شرح می دهد. پراهالد و کریشنال در کتاب عصر جدید نوآوری ، روش های جدید خلق محصول و تجزیه از طریق همکاری شرکت ها ، مصرف کنندگان ، تأمین کنندگان و شرکای کانال توزیع را که در شبکه ای از نوآوری ها به هم متصل هستند ، مشاهده نمودند. یک تجربه ی محصول ، هرگز به خودی خود ، یک تجربه ی محصول نیست. بلکه مجموعه ای از تجربه های هر یک از مصرف کنندگان می باشد که بیشترین ارزش را برای محصول ایجاد می نماید. هنگامی که تک تک مصرف کنندگان ، محصول را تجربه می کنند ، این تجربه را براساس نیازها و خواسته های منحصر به فرد خویش ، شخصی سازی می نمایند.

می توانیم سه روند کلیدی خلق مشترک را مشاهده نماییم.

  • ابتدا ، شرکت ها باید چیزی را خلق نمایند که ما آن را « سکو » می نامیم و یک محصول کلی است که می تواند بیشتر سفارشی گردد.
  • دوم این که اجازه دهند مصرف کنندگان فردی موجود در یک شبکه ، سکو را طوری شخصی سازی نمایند که با هویت های منحصر به فرد خودشان ، هماهنگ و مطابق باشند.
  • در نهایت ، در خصوص بازخورد مصرف کنندگان پرسش نموده ، از طریق جمع آوری و یکپارچه نمودن تمام تلاش های شخصی سازی که توسط شبکه ی مصرف کنندگان انجام گرفته ، آن سکو را توسعه دهند و غنی تر نمایند.

این روش در رویکرد توسعه ی نرم افزار های منبع باز ، متداول می باشد و معتقدیم که کاربرد آن را می توان به دیگر صنایع نیز گسترش داد. این گونه است که شرکت ها از رویداد خلق مشترک در شبکه ی افقی مصرف کنندگان سود می برند.

اجتماعی سازی

تکنولوزی نه تنها کشور ها و شرکت ها را مرتبط نموده و آن ها را به سمت جهانی سازی سوق می دهد ، بلکه مصرف کنندگان را نیز مرتبط می نماید به سمت اجتماعی سازی سوق می دهد. مفهوم اجتماعی سازی بسیار با مفهوم قبیله گرایی در بازاریابی مرتبط است. در کتاب قبیله ها ، ست گودین معتقد است که مصرف کنندگان می خواهند با دیگر مصرف کنندگان مرتبط باشند ، نه با شرکت ها. شرکت هایی که می خواهند این روند جدید را بپذیرند و اتخاذ نمایند ، باید این نیاز را تطبیق داده ، به مصرف کنندگان کمک نمایند تا در جوامع با یکدیگر ارتباط یابند. او معتقد بود که موفقیت در کسب و کار به حمایت اجتماعات نیاز دارد.

اجتماعی سازی و مصرف کننده

بنا بر عقیده ی فورنیر و لی ، مصرف کنندگان می توانند به اجتماعاتی از گروه ها ، وب سایت ها یا کانون ها سازمان دهی گردند. مصرف کنندگان در گروه ها ، در ارزش های یکسانی مشترک اند. بدون این که الزاماً با یکدیگر در ارتباط متقابل باشند. تنها چیزی که انان را کنار هم نگه می دارد ، اعتقاد و وابستگی عمیقشان به یک برند می باشد.

این نوع اجتماع ، یک گروه نمونه از مشتاقان و طرفداران برند است که بسیاری از شرکت ها باید شبیه آن ها را ایجاد کنند. از طرف دیگر ، مصرف کنندگان در وب سات ها با یکدیگر ارتباط و تعامل متقابل دارند. این ، نمونه ای از جامعه ی رسانه ی اجتماعی است که در آن ، منافع اعضاء ریشه در ارتباط بین تک تک اعضا دارد.

مصرف کنندگان در کانون ها متفاوت می باشند. آنان حول یک فرد قوی جمع می شوند و یک پایگاه طرفداران وفادار ایجاد می کنند. طبقه بندی اجتماع با نظر گودین مبنی بر این که مصرف کنندگان یا به یکدیگر متصل اند ( وب سایت ) یا به یک رهبر ( کانون ) یا به یک ایده ( گروه ) سازگار است. گودین ، فورنیر و لی همگی موافق هستند ، که اجتماعات برای ارائه ی خدمت به کسب و کار ها وجود ندارند ، بلکه برای ارائه ی خدمت به اعضا وجود دارند. شرکت ها باید از این مسئله آگاه باشند و در ارائه ی خدمت به افراد جوامع شرکت کنند.

ساخت و ایجاد ویژگی در برندها

برای این که برندها قادر باشند با انسان ها ارتباط یابند ، لازم است برندها یک دی ان ای درست و معتبر ایجاد نمایند که مرکز تمایز واقعی آن ها باشد. این دی ان ای ، منعکس کننده ی هویت برند در شبکه های اجتماعی مصرف کنندگان می باشد. برندهای دارای دی ان ای منحصر به فرد ، ویژگی های خود را از طریق زندگی های خود می سازند. دست یابی به تمایز ، برای بازاریابان مشکل است. دست یابی به تمایز درست و معتبر ، حتی سخت تر می باشد.

پاین و گیلمور در کتاب جدید خود به نام اصالت ، مطرح می کنند هنگامی که مصرف کنندگان امروزی یک برند را می بینند ، می توانند فوری قضاوت نمایند که ایا جعلی است یا واقعی و این کار را می کنند. شرکت ها همیشه باید تلاش نمایند واقعی باشند و تجربه هایی را انتقال دهند که به اندازه ی آنچه ادعا می کنند ، باشد. نباید سعی کنند که تنها در تبلیغات واقعی به نظر برسند ، در غیر این صورت ، به سرعت اعتبار خود را از دست می دهند. در دنیای افقی مصرف کنندگان ، از دست دادن اعتبار به معنای از دست دادن همه ی شبکه ی خریداران بالقوه می باشد.

    

 

ارزهای دیجیتال و دلار چه ارتباطی با اقتصاد جهان دارند

 

ارزهای دیجیتال و دلار چه ارتباطی با اقتصاد جهان دارند ؟

 

فارغ از بحث تاثیرات تطبیق و رعایت مقررات و قوانین، اساسا بیت کوین چگونه می تواند وارد نظام بانکی ایران به عنوان بانکداری اسلامی شود؟

آیا بیت کوین از لحاظ شرعی مشکل ایجاد نخواهد کرد؟ همه اینها مواردی است که باید با ایجاد یک کار گروه در بطن بانک مرکزی یا پژوهش های مجلس به آن پاسخ داد.

بیشتر بخوانید: بررسی جامع فقهی بیت کوین، ارزهای دیجیتال و بلاک چین

ارزهای دیجیتال و دلار چه ارتباطی با اقتصاد جهان دارند ؟

به نقل از اقتصاد گردان؛ پول از ابتدای پیدایش تا به الان تعاریف مختلفی داشته است که با بررسی سیر ایجاد آن اکنون به جدیدترین نوع آن یعنی پول الکترونیکی که بیت کوین مصداق آن است، می رسیم. بیت کوین یکی از صدها ارز دیجیتالی موجود است که برخلاف ارزهای رایج دارای نماد فیزیکی بوده و تنها با کدهای رمزنگاری شده در یک سیستم بسته که همان بلاک چین (Block Chain) است که قابل شناسایی و مبادله هستند.

در یک جمع بندی ساده می توان گفت که بیت کوین یک پول دیجیتالی رمزنگاری شده است که به صورت مستقیم قابل مبادله و انتقال از فردی به فرد دیگر در سیستم کنترلی به نام بلاک چین بوده که سیستم مذکور ضامن تایید اصالت پول و مالک پول است.

بلاک چین همان سیستم پایگاه داده ها است. این سیستم به نوعی همان نقش بانکها را در سیستم پولی رایج فیزیکی ایفا می کند. بنابراین وقتی یک نقل و انتقال پول بین دو نفر صورت می گیرد، این عملیات در سیستم ثبت و به کلیه اعضاء شبکه که همان دارندگان بیت کوین در سراسر جهان هستند، ارسال می شود. در این مرحله افراد مرتبط با بلاک مورد نظر صحت پول و انتقال دهنده پول را براساس همان کدها و رمزهای رابط بین بلاک های دیگر تایید می کنند.

مزایا و معایب ارزهای دیجیتال

ارزهای دیجیتال و دلار چه ارتباطی با اقتصاد جهان دارند ؟

از مزایای عمده و اساسی پولهای دیجیتالی، سهولت در انجام مبادله و غیر متمرکز بودن آن است. درواقع با نفوذ ارزهای دیجیتالی حاکمیت دلار بر تعاملات پولی دنیا از بین رفته و خاصیت استفاده ابزاری برای فشار بر کشورهای غیر همسوی ایالات متحده را از دست می دهد.

البته با توجه به نبود نظارت متمرکز بر عملیات پولی، اعمال سیاست های پولشویی رایج در این سیستم عملا امکان پذیر نیست و حتما باید سیاست های مناسب جایگزین را برای اعمال این کنترل برای جلوگیری از مبادلات پولی در اعمال مجرمانه و تبهکارانه در نظر گرفت. این مورد یکی از مهمترین معایب استفاده از ارزهای دیجیتالی است.

موضع کشورهای مختلف نسبت به ارز دیجیتال

در ابتدا به دلیل نا آشنایی عمومی با این پدیده نوظهور تقریبا اغلب کشورها با اجرای آن مخالفت کردند، ولی با گذشت زمان و با مشخص شدن کلیه ابعاد منفی، تکنیکی و اقتصادی آن بسیاری از کشورها با اتخاذ مقررات مختلف اجرای آن را قانونی اعلام کردند.

در این میان برخی از کشورها نظیر ایران نیز کماکان موضع مشخصی در قبال آن اتخاذ نکرده است، ولی به لحاظ قانونی امکان مبادله و معامله ارزهای دیجیتال وجود دارد. البته بسیاری از کارشناسان معتقدند کهسرمایه گذاری محتاطانه به همراه در نظر گرفتن حاشیه امنیت، آثار زیاندهی با توجه به سرمایه اندوخته شده دارد و بر این اساس احتیاط در سرمایه گذاری توصیه می شود.

با نگاهی به سوابق و روند ارزشی پولهای دیجیتالی مشاهده می شود، قیمت این ارزها دارای نوسانات شدید در مقاطع مختلف بوده است. ولی ماحصل کلی رشد قیمتی قابل توجهی را نشان می دهد. در حقیقت ارزهای دیجیتالی پدیده های نوظهوری هستند که طبعا ابعاد مختلف اقتصادی و استقبال عمومی به صورت واضح آشکار و قابل برآورد نیست.

ارزهای دیجیتال و دلار چه ارتباطی با اقتصاد جهان دارند ؟

برخی از کارشناسان معتقدند که با ظهور ارزهای دیجیتالی، که یک جنگ ارزی را به وجود آورده، فروپاشی دلار قطعی است. در واقع برخی از کشورها با اقتصاد قوی حاضر نیستند با دلار معاملات تجاری خود را انجام دهند. البته با توجه به اینکه تقریبا بیت کوین در بین ارزهای دیجیتالی رایج پیشرو و شناخته شده و موثرتر از بقیه است بنابراین فرض بر این است که بیت کوین نقش و اهمیت خود را در بین ارزهای دیگر حفظ کند.

بنابراین مهم ترین خطری که از لحاظ حقوق بانکی در خصوص بیت کوین مطرح می شود پشتوانه نداشتن سنتی آن است و علاوه بر آن بحث مقام نظارتی یا رگولاتوری است. بانک مرکزی مقام ناظر داخلی در حوزه پول است اما در حوزه بین الملل هیچ نظارتی وجود ندارد که بر تاثیر بیت کوین تاثیر گذار باشد.

در این خصوص باید نخست ارزیابی دقیق فنی حقوقی صورت گیرد و دوم اینکه برای بومی کردن آن چارچوب دهی انجام شود. با توجه به اینکه نظام ایران پول محور است تا سرمایه محور، به طور قطع ورود بیت کوین تاثیر زیادی، نه در حوزه پول بلکه در حوزه کسب و کار به طور کلی ایجاد خواهد شد.

البته به اعتقاد کارشناسان، فارغ از بحث های تاثیرات تطبیق و رعایت مقررات و قوانین اساسا بیت کوین چگونه می تواند وارد نظام بانکی ایران به عنوان بانکداری اسلامی شود؟ آیا بیت کوین از لحاظ شرعی مشکل ایجاد نخواهد کرد؟ همه اینها مواردی است که باید با ایجاد یک کار گروه در بطن بانک مرکزی یا پژوهش های مجلس به آن پاسخ داد.

4نکته مهم که باید در تحلیل بازار ارزهای دیجیتال بدانید

نوسان شدید قیمت بیت کوین، از جمله ویژگی‌های مهم بازار ارزهای دیجیتال است که هر تازه‌واردی پیش از آغاز سرمایه‌گذاری و معامله، باید از آن آگاه باشد. طی سال‌های گذشته و با ورود سرمایه‌گذاران نهادی، این بازار به بلوغ نسبی رسیده که در نتیجه آن با سایر بازارهای مالی همبستگی‌ بیشتری پیدا کرده است. با این حال بازار ارزهای دیجیتال همچنان ارزش کمتری نسبت به سایر بازارهای مالی دارد که آن را به جولانگاه خوبی برای نهنگ‌ها تبدیل کرده است.

در این مقاله ارتباط میان قیمت بیت کوین با قیمت طلا، شاخص دلار و S&P ۵۰۰ بررسی شده است تا معامله‌گران پیش از خرید و فروش ارزهای دیجیتال دید گسترده‌تری نسبت به تأثیر این بازارهای مالی پیدا کنند. در انتها نیز از شاخص دلار به‌عنوان پارامتری برای پیش‌بینی زمان شروع رشد آلت کوین‌ها استفاده شده است.

ارتباط قیمت بیت کوین با طلا

ارتباط قیمت بیت کوین با طلا

همبستگی قیمت طلا و بیت کوین

همبستگی قیمت طلا و بیت کوین

طلا پناهگاه امن سرمایه‌گذاران است که در زمان اطمینان نداشتن از آینده بازارهای مالی و تنش‌های ژئوپلیتیک تقاضا برای خرید آن افزایش می‌یابد. فلز گرانبهایی که در طول قرن‌های گذشته امتحان خود را بارها پس داده و هم‌اکنون ارزش بازاری بیش از ۸ تریلیون دلار دارد. با مقایسه نمودار قیمت بیت کوین در برابر قیمت طلا از سال ۲۰۱۱ به بعد، همبستگی میان این دو دارایی در چندین بازه زمانی چه به صورت روند نزولی و چه صعودی قابل مشاهده است. از این رو می‌توان انتظار داشت که روند مثبت قیمت طلا در آینده نیز به رشد قیمت بیت کوین کمک کند.

همچنین در ماه‌های گذشته و در بازه‌های زمانی روزانه و هفتگی، ریزش قیمت طلا اغلب اوقات بر روی قیمت بیت کوین نیز تأثیر گذاشته و موجب ریزش آن شده است. به همین دلیل توجه به سطوح مقاومتی طلا و در نظر داشتن خطر ریزش آن می‌تواند در اتخاذ موقعیت خرید یا فروش بر روی بیت کوین به شما کمک کند. البته توجه به این نکته هم الزامی است که در برخی بازه‌های زمانی، بیت کوین بر خلاف روند نزولی طلا به رشد خود ادامه داده است.

همبستگی بیت کوین با بازار سهام آمریکا

همبستگی قیمت بیت کوین و شاخص S&P500

همبستگی قیمت بیت کوین و شاخص S&P ۵۰۰

با نگاه به نمودار قیمت بیت کوین و شاخص S&P ۵۰۰ می‌توان به اطلاعات جالبی از جمله ریزش‌های شدیدی که برای هر دوی آن‌ها اتفاق افتاده است رسید. دو نمونه اخیر به ریزش مارس ۲۰۲۰ و اکتبر ۲۰۱۸ برمی‌گردد که در هر دوی آن‌ها ریزش بازار سهام اندکی زودتر از ریزش اصلی بیت کوین شروع شد.

بیت کوین یکی از پرنوسان‌ترین دارایی‌ها در دسته دارایی‌های ریسکی (Risk Asset) است و با توجه به همبستگی کلی آن با شاخص S&P ۵۰۰، رشد بلندمدت آن نیازمند چشم‌انداز مثبت بازارهای سهام خواهد بود که می‌تواند سرمایه‌گذاران را به‌سمت خرید این ارز دیجیتال یا محصولات مالی مرتبط با آن مانند ETF یا ETPهای بیت کوین بکشاند.

بیت کوین و شاخص دلار

همبستگی قیمت بیت کوین و شاخص دلار

همبستگی قیمت بیت کوین و شاخص دلار

شاخص دلار آمریکا ارزش دلار را نسبت به سبدی تشکیل شده از یورو، ین ژاپن، فرانک سوئیس، دلار کانادا، کرون سوئد و پوند استرلینگ می‌سنجد. این شاخص ابزار خیلی خوبی است که صعودی بودن آن نشان‌دهنده قدرتمند شدن دلار در برابر سایر ارزها ذکر شده است.

مقایسه شاخص دلار در برابر قیمت بیت کوین از سال ۲۰۱۳ به بعد نشان می‌دهد که در حالت کلی، کاهش آن به افزایش قیمت بیت کوین کمک کرده و در سمت مقابل قدرتمند شدن دلار موجب کاهش قیمت بیت کوین شده است. از این جهت دنبال‌کردن سیاست‌های پولی فدرال رزرو می‌تواند در بازه زمانی کوتاه‌مدت و بلندمدت به پیش‌بینی روند شاخص دلار و به‌تبع آن قیمت بیت کوین کمک کند.

تشخیص شروع رشد آلت کوین‌ها با شاخص دلار

همبستگی شاخص دلار با سلطه بیت کوین

همبستگی شاخص دلار با سلطه بیت کوین

یکی از نمودارهای مقایسه‌ای جالب با کنار هم قرار دادن شاخص دلار و سهم بیت کوین از بازار ارزهای دیجیتال به دست می‌آید. همبستگی شدید این دو نمودار در برخی برهه‌های زمانی بیانگر آن است که آلت کوین‌ها به‌عنوان یک دارایی با ریسک بیشتر نسبت به بیت کوین، زمانی که شاخص دلار در روند نزولی قرار می‌گیرد، توجه سرمایه‌گذاران را بیشتر به‌سمت خود جلب می‌کنند و افزایش شاخص دلار توجهات را برای فرار از خطر ریزش آلت کوین‌ها دوباره به‌سمت بیت کوین برمی‌گرداند. برای همین شاخص دلار می‌تواند ابزار خوبی برای اطلاع از تبدیل بیت کوین به آلت کوین‌ها یا برعکس باشد.

جمع‌بندی

همبستگی بازارهای مالی با قیمت بیت کوین، پیش از هر چیزی نشان می‌دهد که نسبت‌دادن نوسان‌های شدید به برخی اخبار مربوط به حوزه بلاک چین و ارزهای دیجیتال، مانند کاهش قیمت بیت کوین در پی جنگ هش بیت کوین کش در نوامبر ۲۰۱۸، می‌تواند با تغییر روند سایر بازارهای مالی به‌طور همزمان رخ دهد و علت اصلی در بیشتر مواقع مشخص نشود.

همچنین برخی همبستگی‌ها در چنین بازارهایی می‌تواند معامله‌گران را به اشتباه بیندازد و آن‌ها را به‌دنبال یافتن نتایج اشتباه بکشاند. نمونه‌هایی از این همبستگی‌های نادرست را می‌توان در وب‌سایت tylervigen مشاهده کرد که دو چیز کاملا نامربوط، روند مشابهی را طی زمان با یکدیگر داشته‌اند.

۴ نکته‌ای که قبل از تحلیل قیمت بیت کوین و آلت کوین‌ها باید در نظر بگیرید

همبستگی تعداد فیلم‌های نیکلاس کیج و تعداد افراد غرق شده در استخرها

با این حال طبق آنچه گفته شد، اطلاع از برخی همبستگی‌ها مانند افزایش شدید شاخص دلار در سال ۲۰۱۴ یا ریزش بازار سهام آمریکا در مارس ۲۰۲۰ به سرمایه‌گذاران در یافتن روند آتی بازار کمک می‌کند. نباید از یاد برد که بیت کوین همچنان یک دارایی پرنوسان و ریسکی به حساب می‌آید و با وجود ارزش بازار پایین آن نسبت به سایر بازارهای مالی، سرمایه‌گذاران نهادی و نهنگ‌ها همچنان تأثیر بسزایی در شدت بخشیدن به روندها ایفا می‌کنند؛ به طوری که بازتاب افت‌های ده‌ درصدی در بازار سهام می‌تواند با شدت چند برابر در بازار ارزهای دیجیتال و قیمت بیت کوین خود را نشان دهد.

عملکرد مدیریت کسب و کار در موفقیت سازمان

در بقا و موفقیت سازمان عملکرد کسب‌وکار از اهمیت خاصی برخوردار است. مؤسسات، سازمان‌ها و دستگاه‌های اجرایی با توجه به هر مأموریت و رسالتی که دارند نهایتاً در یک حیطه ملی و بین‌المللی عمل می‌کنند و ملزم به پاسخگویی به مشتریان و ارباب‌رجوع عمل می‌کنند و ملزم به پاسخگویی به مشتریان و ارباب‌رجوع و ذینفعان هستند؛ بنابراین بررسی عملکرد کسب و کار یک فرایند مهم و راهبردی تلقی می‌شود (خدابخشی و صلح دوست، 1394).

عملكرد كسب و كار شامل عملكرد مشتري (مشتريان راضي و وفادار)، عملكرد بازار (حجم فروش و سهم بازار بالا) و عملكرد مالي (سود، حاشيه سود و بازگشت سرمايه در مقایسه با قبا) است. به منظور سنجش عملكرد كسب و كار از هفت شاخص و در قالب دو دسته عملكرد بازاريابي و عملكرد مالي استفاده شده است. عملكرد بازاريابي شامل: بازگشت مشتري، رضايت مشتري و اعتماد. عملكرد مالي شامل: بازگشت سرمايه، بازگشت فروش، رشد فروش و سهم بازار (همان منبع، 1394).

ميزان اثربخشی و كارايی فعالیت‌های يک كسب و كار تعیین‌کننده‌ی سرجمع عملكرد كسب و كار است. كسب و كار عبارت است از: هر فرآيندی كه در يک شركت يا بنگاه اقتصادی به‌واسطه‌ی ايجاد كالا يا خدمت، ارزش‌افزوده‌ای ايجاد نمايد كه نزد مشتريان خارج شركت دارای مطلوبيت بوده و آن را معادل ارزش پولی مشخصی خريداری و مصرف نمايند (کاپلان و نورتون[1]، 1992).

كسب و كار را می‌توان نوعی معماری برای محصول، خدمت و جريان اطلاعات دانست كه دربرگیرنده‌ی توصيفی از عاملان مختلف كسب و كار، نقش آن‌ها، مزايای بالقوه‌ی هريک از اين عاملين و منابع درآمدی آن‌ها می‌باشد. مدل كسب و كار، يک رويكردی سازمانی برای درآمدزايی با ميزان هزینه‌ی معقول و خلق يا كسب ارزش است (خدابخشی و صلح دوست، 1394).

با توجه به اهميت نقش اجتماعی و اقتصادی كه این کسب‌وکارهای جديد در محیط‌های رقابتی جهان امروز ايفا می‌کنند، برخی از پژوهشگران، عملكرد را تحت عنوان توانايی شركت برای خلق فعالیت‌ها و نتايج قابل قبول توصيف كرده­ا­ند. عملکرد کسب‌وکارها را به عنوان معياری برای دستيابی به اهداف سازمانی اعم از سودآوری، رشد فروش و سهم بازار و همچنين برآورده ساختن اهداف و استراتژی‌های كلی كسب و كارها تعريف می‌کنند (هالت[2] و همکاران، 2004). برای ايجاد سيستم­هايی با عملكرد مطلوب و نيز بهبود عملكرد كسب و كارهای موجود، نياز به سنجش عملكرد و تعيين عوامل مؤثر بر آن می‌باشد. عملكرد كسب و كار يک پديده­ی چندوجهی است و بسياری از پژوهشگران، ابعاد مختلفی از آن را مانند رضايت مشتری، رضايت كاركنان، نوآوری و بهره‌وری بررسی كرده­اند (نیلی[3]، 1999). شاخصه‌ای دیگری مانند رشد فروش، رشد اشتغال، رشد سهم بازار، بازگشت از فروش، سطح نقدینگی و بقا نیز در متون مختلف برای سنجش عملکرد به کار رفته است. عملکرد کسب و کار اشاره به نتایج یک کسب و کار بر اساس ابعاد مالی و غیرمالی دارد. ونکاتارامن[4] (1998) در مشخص ساختن محدوده‌ی عملكرد كسب و كار، مدلی ارائه داد كه در آن عملكرد كسب و كار، زیرمجموعه‌ای از مفهوم وسیع‌تر اثربخشی سازمانی قرار می‌گیرد.

بررسی برخی از مهم‌ترین تعاریف ارائه شده از مفهوم کسب و کار و عملکرد کسب و کار اندیشمندان و محققین در ارتباط با آن نظرات متفاوت و بعضاً مشابهی نیز داشتند. از دیدگاه چانگ[5] و همکاران (1999) عملکرد کسب و کار رقابت‌پذیری یا توان رقابتی مرتبط با کلیه ارکان سیستم یک کسب و کار شامل دروندادها، فرایندها و بروندادها است. به عبارتی یک کسب و کار زمانی از رقابت‌پذیر بوده و از توان رقابتی بالایی برخوردار است که دارای دروندادها، فراینده و بروندادهای رقابتی باشد. بر این اساس در بررسی رابطه بین بازارگرایی و رقابت‌پذیری لازم است تا رابطه بین بازارگرایی و رقابت‌پذیری درونداد، رقابت­پذیری فرایند و رقابت‌پذیری برونداد سیستم کسب و کار مورد بررسی قرار گیرد. با بررسی برخی از مهم‌ترین مطالعات پیشین صورت گرفته در ارتباط با مفهوم کسب و کار و بررسی متون ادبیات وارد در مطالعات از سوی اندیشمندان و محققان، تعارف مختلف و بعضاً نزدیک به یکدیگر مشاهده می‌شود و البته در برخی مواقع حتی متناقض. از منظر استروالدر[6] (2004) کسب و کار به کلیه فعالیت‌های که شرکت به منظور تولید و فروش کالا یا خدمات انجام می‌دهد، کسب و کار گفته می‌شود.

 از دیدگاه کانو[7] و همکاران (2004) عملکرد کسب و کار شامل عملکرد مشتری (مشتریان راضی و وفادار)، عملکرد بازار (حجم فروش و سهم بازار بالا) و عملکرد مالی (سود، حاشیه سود و بازگشت سرمایه در مقایسه با رقبا) است. به منظور سنجش عملکرد کسب و کار از هفت شاخص و در قالب دو دسته عملکرد بازاریابی و عملکرد مالی استفاده شده و عملکرد بازاریابی شامل: بازگشت مشتری، رضایت مشتری و اعتماد. عملکرد مالی شامل: بازگشت سرمایه، بازگشت فروش، رشد فروش و سهم بازار است.

جدول ‏23: مفهوم عملکرد کسب و کار از نظر اندیشمندان این حوزه

ردیف

محقق

تعریف

1

چانگ و همکاران (1999)

عملکرد کسب و کار، رقابت‌پذیری یا توان رقابتی مرتبط با کلیه ارکان سیستم یک کسب و کار شامل دروندادها، فرایندها و بروندادها است. به عبارتی یک کسب و کار زمانی از رقابت‌پذیر بوده و از توان رقابتی بالایی برخوردار است که دارای دروندادها، فراینده و بروندادهای رقابتی باشد.

2

کانو و همکاران (2004)

عملکرد کسب و کار شامل عملکرد مشتری (مشتریان راضی و وفادار)، عملکرد بازار (حجم فروش و سهم بازار بالا) و عملکرد مالی (سود، حاشیه سود و بازگشت سرمایه در مقایسه با رقبا) است.

3

استروالدر و همکاران (2004)

کسب و کار به کلیه فعالیت‌های که شرکت به منظور تولید و فروش کالا یا خدمات انجام می‌دهد، کسب و کار گفته می‌شود. این فعالیت‌ها به موارد تجاری منحصر نشده و موارد دیگری چون: ارتباط با مشتری و مدیریت منابع انسانی، تولید تدارکات را نیز در بر می‌گیرد.

4

موتیتاچون[8] و همکاران (2006)

عملکرد کسب و کار به عنوان مفهوم که نیاز به همکاری مصرف‌کننده و فروشنده دارد نیز تعبیر می‌شود.

5

هورستی[9] و همکاران (2007)

کسب و کار به انجام فعالیت‌های چون خرید و فروش کالاها و خدمات، چه در حوزه کسب و کار و چه در حوزه مصرف‌کننده تجارت گفته می‌شود.

6

ین[10] (2010).

مفهوم کسب و کار به عنوان مفهومی ترکیبی و دارای ارزشی بالا به مقدار موفقیت فروشندگان در بازار رقابتی نسبت به فروش کالا و یا خدماتشان در قیاس با دیگر فروشندگان اشاره دارد.

 

 


 

انواع چالش های جدید مدیریت منابع اسنانی در درون سازمان در شرکت های پروژه محور


تحقیق فوق مربوط به یک شرکت ساختمانی و پروژ محور و ساختمانی می باشد .
چالشهای جدید منابع انسانی در سازمان ها در واحد های مختلف سازمانی در درون شرکت

 
استفاده بیش از حد کارکنان از اینترنت (پرسه زنی اینترنتی )چالش جدید سازمانی که بنده در آن فعالیت دارم.چالش و اپیدمی کلی در در درون سازمان ها در کلیه واحد ها
در واحد ساخت و تولید :چالش برون سپاری
چالش مدیران شرکت در بحث کلان:نبود پروژه های ساختمانی در شرایط اقتصادی کنونی
در واحد تدارکات : نوسان قیمت کالاهای خریداری شده در ابتدای پوژه و با توجه به قیمت تمام شده در پروژه های اجرایی شرکت
در واحد منابع انسانی: پرداخت معوق حقوق
تاثیر انگیزه کارکنان بر رضایت شغلی و عملکرد آنان و مثالهایی از سازمان و شرکت مورد بررسی 
مقدمه
خلاصه

بی شک پیشرفت تکنولوژی تحولات و دگرگونی زیادی در سازمان ها،روش های انجام کار و چگونگی بهبود افزایش بهره وری و کارایی در کارکنان ایجاد کرده اند . با این حال ،ظهور فن آوری معایبی نیز به همراه داشته است که یکی از معایب ایجاد راه ها و فرصت های جدید برای ظهور رفتارهای دور از اخلاق و ادب در میان کارکنان بوده است که پرسی در اینترنت یکی از آسیب های رفتاری به شمار می رود.
این مطالعه بر موضوع پرسه زنی در اینترنت و استفاده شخصی پرسنل مخصوصا در سالی که گذشت استفاده بیش از حد پرسنل و زمان مصرفی که با تایم ادارای نیز تداخل داشت و استفاده از اینترنت جهت خرید و فروش در بورس که در نهایت باعث کاهش بهره وری و انحراف سازمان از دستیابی به اهداف خود شد.
بی شک سرپرستان و مدیران قسمت ها و منابع انسانی نقش بسیار مهی در کنترل عارضه جدیدی به نام پرس زنی در اینترنت ایفا می کنند.
و همچنین در بحث برون سپاری سیاست شرکت با توجه به داشتن نیرو های رسمی در مجموعه و نداشتن دانش بروز و همچنین الزامات اجرایی از سوی کارفرما شرکت مجبور شده از بحث پیمانکاران در درون شرکت و درون پروژه ها استفاده کند که این موضوع به مزاج پرسنل ساخت و تولید خوش نمی آید.
ویکی از بزرگترین چالش در درون شرکت های پروژه محور نبود پروژه های ساختمانی انبوه در داخل ایران می باشد که با توجه به هزینه های جاری در اینگونه شرکت ها متاسفانه اکثر شرکت ها را با مشکلات اقتصادی زیادی اعم از پرداخت معوق و تعدیل نیرو و غیره مواجه کرده است و یک جو درون سازمانی خشک و بعضا بدون توجه به پرسنل در درون شرکت از سوی مدیران ارشد اتفاق می افتدکه در ادامه به تفکی بروری موضوعات فوق صحبت و راه حل های پیشنهادی را اعلام خواهم داشت.
بنده نیز به عنوان مدیر برنامه ریزی و لجستیک و انبارهای شرکت  در واحدهای خودم با این مشکلات مواجه بودم که در ادامه به راه حل های رفع موضوع اشاره خواهم کرد.
کلمات کلیدی:پرسه زنی اینترنتی ،عدالت . منابع انسانی ،تکنولوژی. برون سپاری،پروژه محور،ارتقای پرسنل،چرداخت معوق
پرسه زنی اینترنتی
مقدمه

تکنولوژی، نوع ارتباطات و فرهنگ کاری ، ارزشهای اجتماعی و سبک زندگی انسان ها را تحت تاثیر خود قرار داده .
در فرهنگ ایرانی نیز که از دیرباز با معاشرت های روزانه و حتی هفتگی فرهنگ کهنی را در بر می گرفته امروز با استفاده از اینترنت دستخوش تغییرات بزرگی شده مثل استفاده از انواع پیام رسان ها و اینستاگرام و غیره باعث شده است که فرهنگ دید و بازدید ها در مردمان ایران کاسته شود.
در اصل ارتباطات جز فطرت انسانیت می باشد و بشر بدون ارتباطات هیچ سازمان ، نهاد و کشوری قادر به ادامه مسیر نخواهد بود.تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات ،نیز امروز با زندگی انسان در هم تنیده شده است .
یک تکنولوژی جدید به خصوص روی فرهنگ ملت اثر دارد .بر اساس تعریف هافستد ،فرهنگ نرم افزار ذهنی انسان هاست. بنابراین بی گمان فرهنگ ها را باید مهم ترین و غنی ترین منبع هویت انسان ها دانست.در حقیقت فرهنگ و تکنولوژی در هم تنیده شده اند و تکنولوژی اغلب از عوامل فرهنگی همچون اجتناب از عدم اطمینان ،فردگرایی و جمع گرایی و آینده نگری در مقابل گذشته گرای تاثیر می پذیرد.و کلا تاثیر عمیقی بر روی فرهنگ یک جامعه یا نهاد             می گذارد.و همچنین تاثیر زیادی روی روابط دورن سازمانی و و روابط بین اشخاص می گذارد.
مقاله فوق به یکی از جدیدترین چالش های مدیران شرکت های یعنی استفاده بیش از حد اینترنت در سازمان ها با عنوان پرسی زنی اینترنتی و همچنین معضالات که در بالا به آن اشاره کردیم که چالش های عدیده ای را برای شرکت پروژه محور ایجاد کرده می پردازد.زیرا این موضوعات بسیار مهم و آشنایی با این چالش ها در سازمان و مدیران شرکت بسیار حایز اهمیت می باشد و اگر راه حل های مناسب با برخورد با این موضوع را نداشته باشند بهره وری درون سازمان را بشدت کاهش می دهد.
تعاریف
پرسی زنی اینترنتی یعنی استفاده غیر مرتبط از اینترنت توسط کارکنان شرکت و قسمت ها در تایم و زمان کار.
استفاده اینترنت در زمان کوتاه (نسبتا کم ٖآسیب تر هستند ) مانند چک کردن ایمیل شخصی و مطالعه سرخط اخبار و غیره
استفاده اینترنت در زمان های بلند(مخرب) مانند خرید فروش انواع بازارهای مالی ماننده بورس ،فارکس و دانلود فیلم و انواع موسیقی  غیره که این استفاده های فراتر از اثرات مخرب درون سازمانی باعث کاهش بهره وری و همچنین بی میلی در کار با توجه به آثار مخرب ذهنی این گونه فعالیت ها در کارکنان شرکت می شود.
در مجموع می توانیم تعریف دیگری نیز از پرسه زنی اینترنتی داشته باشیم: به هرگونه فعالیت و استفاده شخصی کارکنان از اینترنت در زمان کار در درون سازمان را پرسه زنی اینترنتی می گوییم.
بسیاری از محققان که در مورد سیاست پرسه زنی اینترنتی بحث و بررسی کرده اند معتقدند که پرسه زنی اینترنتی در حقیقت یک رفتار انحرافی در کار است زیرا هنجارهای و چارچوب های سازمان را بهم میریزد.
در شرکت ما نیز این موضوع به یکی از جدیدترین چالش درون سازمانی تبدیل شده است تا جایی که بعضا پرسنل در ساعات ادارای مخصوصا از ساعت 8 الی 30/12 که تایم خرید و فروش در بورس است امور اجرایی خود را رها کرده و به خرید فروش در بورس می پردازند و از آنجاییکه سال 99 سالی توام با ریزش در بورس بوده بعضا خسارت شدید مالی و بعضا جانی به پرسنل وارد کرده که متاسفانه تمام این موارد منجربه کاهش بهره وری در درون سازمان حتی در دیگر ساعات می شود.
متاسفانه با توجه به اینکه سازمان ها استفاده از اینترنت با توجه به نرم افزاری هایی که دارند و بعضا تحت وب                    می باشد برای کارکنان متداول شده است. در تحقیق و دید میدانی که بنده در درون سازمان با کمک واحد آی تی انجام دادم متاسفانه 70 درصد پرسنل در حال حاضر در بورس فعالیت دارند و همچینی از اینترنت شرکت استفاده شخصی مانند دانلود موسیقی کتاب و پرینت های درسی فرزندان با توجه به مجازی شدن تحصیل کودکان دارند.
راهکارهای کنترل پرسه زنی اینترنتی
              
نتایج نشان داده است که کارفرما و مدیرانی که می خواهند سایاست لازم برای کاهش پرسه زنی در اینترنت را کم اهمیت نشان دهند باید بر تغییر ذهنیت کارکنانی که پرسه زنی در اینترنت را در زمان کار رفتاری نامناسب نمی داند و بعضا از شرکت طلب کار هستند در انگیزش این افراد تغییر ایجاد کنند.و دلیل دیگر این که این کارکنان بعضا درون گرا بوده و همیشه فکر می کنند سازمان در حقف آنها بیعدالت داشته و به تلافی این موضوعات ساعت کمتری خود را درگیر تایم کاری می کنند.و در عدالت رویه ای (پرداخت و عدالت در تخصیص پاداش ) همیشه خود را کمترین دیده و از سازمان شاکی هستند.
سازمانی که بنده در آن فعالیت دارم سیاست جالبی را برای کنترل این موضوع اتخاذ کرده و اینکه دیگر دسترسی را برای کلیه پرسنل باز نزاشته و بنا به فعالیت پرسنل ادارای در سیتم فقط دسترسی انجام امور محوله و کارکدن با سیستم راهکاران داده شده است و کنترل این موضوع را برعهده سرپرستان هر واحد و در راس این امور واحد آی تی قرار داده است و در صورتیکه پرسنل از این فبترها بگذرند از سوی مدیران واحد مورد تنبیه قرار می گیرند.
از سوی دیگر مجموعه با توجه انگیزشی که درون سازمان با پرداخت پاداش های موردی که در تنخواه سرپرستان گنجانده در بحث کنترل این چالش قدم های بزرگی برداشته و تا حد قابل توجه این موضوع را به کنترل خود در آورده است.
در بالا همان طور که ملاحظه فرمودید مدل فوق را جدید کنترل چالش پرسه زنی اینترنتی ترسیم کرده ام.
نتیجه گیری:
همانطور که اشاره شد پرسه زنی اینترنتی به عنوان یکی از معایب تکنولوژی اینترنت می تواند آثار بسیار زیادی روی کاهش بهره وری در درون سازمان ایجاد کند و به یکی از بزرگترین چالش های جدید مدیران و سازمان محسوب                     می شود که با راه حل های که در این مقاله به آن اشاره کردیم می توان تا حدودی این موضوع را فرهنگ سازی کرده و جلوی آثار مخرب آن را در درون سازمان بگیریم.این امر قابل اجرا نخواهد بود مگر اینکه تمام مدیران و کارکنان در فضایی دوستانه و بدون تنش در کنار یکدیگر در خانواده دوم خود یعنی محیط کار بتوانند با یکدیگر برقرار کنند.
چالش کلان شرکت های پروژه محور
نبود پروژه های ساختمانی با توجه به شرایط اقتصادی کنونی
مقدمه :

طی این مقاله ابتداء ضمن تشریح خلاصهای از نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی و معرفی بخشهای مختلف آن، به بررسی نقش و جایگاه انواع پروژههای ساختمانی و مقوله ساخت و ساز در نقاط مختلف شهر و روستا و نیز بررسی چالشها،  مسائل، مشکلات و معضلاتی که در این مسیر قرار دارد پرداخته، سپس ضمن ارتباط بخشهای مختلف نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی و انواع پروژههای ساختمانی درشهر و روستا، فرآیند تبدیل چالشها و نقاط ضعف به فرصتها و نقاط قوت در قالب یکی از الگوهای رشد و توسعه اقتصادی همراه با تعریف مؤلفه ها این الگو را تبیین و تشریح نموده و سپس با این پیش فرض اگر سیاست گذاریهای نظام ساخت و ساز چه در سطح کلان شهرها و شهرهای بزرگ، شهرکهای صنعتی، و چه در سطح روستا و چه در قالب برج سازی و چه در سایر ابعاد همگام با اصلاحاتی در نظام بودجه ریزی و تخصیص منابع و نیز کنترل و نظارت بر نحوه توزیع اعتبارات تخصیص یافته ازطریق نظام پولی و بانکی و نیز تعیین نوع ارتباط فیمابین نارسائیهای هر بخش با زیر بخشهای نظام جامع رفاه و تأمین اجتماعی صورت پذیرد، می توان ضمن پاسخ به سئوالاتی که در خلاصه مقاله مطرح شده به یک سری تعاریف جدید دست یافته و در نهایت با بهره گیری از الگوی رشد و توسعه مطرح شده به نقطه تعادل دست یافته و در انتها با استفاده از این نقطه تعادل نتیجه گیری همراه با ارائه پیشنهادات را مطرح و بحث را به پایان برسانیم.
مشکلات
همان گونه که می دانیم در سال های اخیر بخاطر تحریم های اقتصادی و کاهش قیمت نفت، درآمدهای نفتی کشور به شدت کاهش یافته است. دولت دوازدهم برای آنکه بتواند رشد اقتصادی بالا را تداوم بخشد نیازمند آن است که به جذب سرمایه های خارجی تن دهد. اما در این میان دولت دوازدهم برای جذب سرمایه های خارجی با مشکلاتی جدی رو به رو است. شاید مهمترین مشکل در جذب سرمایه های خارجی عدم اطمینان سرمایه گذاران خارجی از شرایط موجود ایران است. حال آنکه در یک سال اخیر و بعد از اجرایی شدن برجام شاهد حضور هیات های اقتصادی زیادی از سرتاسر جهان بوده ایم اما این رفت و آمدهای هیأت های خارجی به سرمایه گذاری آنچنانی منجر نشده است. باید دید دولت دوازدهم برای حل این چالش اقتصادی چه راهکاری را ارائه خواهد داد که به یک تغییر ملموس و محسوسی منجر شود و این امر نیز در پروژه های ساختمانی و عدم جذب سرمایه گذاری خارجی روی این موضوع نیز اثر زیادی گذاشته و باعث شده است که اکثر پروژه های ملی یا توان اجرایی برای ادامه کار را نداشته و یا اینکه پروژ های جدید با توجه به شرایط تحریم و نبودن مواد او.لیه مناسب با روند بسیار کندی به فعالیت ادامه بدهد و همچین عدم رعایت تعهدات از سوی کارفرامایان و کاهش نقدینگی در کشور باعث بروز چالش جدیدی در شرکت های ساختمانی و پروژه محور ایجاد کرده است.که در ادامه توضیحات کامل تری در باره این چالش ارائه خواهم کرد.
طرحهای عمرانی به عنوان زیربنای توسعه و شکوفایی کشور به حساب می آید و در نظام اقتصادی و بودجه بندی کشور از اهمیت خاصی برخوردار می باشد . بنابراین بخش بزرگی از بودجه کشور را به خود اختصاص می دهد . ولی متاسفانه در رابطه با اجرای پروژه های عمرانی و زیر بنایی کشور از مرحله تصمیم، طراحی، تصویب، نحوه اجرا، مناقصه، انتخاب پیمانکار و مشاور، اجرای پروژه، کنترل پروژه، تحویل و در نهایت بهره برداری طرح، مشکلات فراوانی پیش روی مجریان طرح، پیمانکاران، مشاوران و بهره برداران، یعنی همان سه راس مثلث سازندگی کشورقرار دارد که برآیند همه این معضلات در طولانی شدن اجرای پروژه ها و بعضا نیمه کاره ماندن آنها خود را ن شان داده تا جایی که هم اکنون با تعداد بیشماری پروژه نیمه کاره و یا پروژه هایی که اصلا توجیه وجودی خود را از دست داده اند، روبرو هستیم . بنابراین سازندگی در کشور ما هم اکنون با بحران عمیقی روبرو شده که تاخیر در اجرای پروژه ها و پایین آمدن کیفیت کارها از یک س و و نابسامانی حاکم بر روابط بین عوامل سازندگی از سوی دیگر نشانگر آن می باشد . در این بین پرداختن به مشکلات سازندگان صنعت ساخت و ساز به عنوان بازوان اجرایی پروژه های عمرانی در جهت حل موثر این معضلات، از اهمیت والایی برخوردار می باشد . در این مقاله با مطالعه پ نج پروژه عمرانی ابتدا مشکلات پیمانکاران در زمینه های نحوه ارتباط پیمانکار و کارفرما ( شرایط عمومی پیمان ) ، پرداختها، تعدیل، بیمه و مالیات، طرح و مورد توجه قرار گرفت.
مهم‌ترین دلایل نیمه‌تمام ماندن پروژه‌های عمرانی وجود مشکلات مالی نظیر تمام‌شدن بودجه به دلایل مختلف از قبیل عدم تعریف بودجه پروژه‌ها به صورت مرحله‌ای، برآورد نادرست هزینه‌ها، هزینه‌یابی ناصحیح و یا حتی تغییر قیمت مصالح ساختمانی و... است.
همچنین تغییر قوانین مرتبط با امر ساخت‌وساز در یک دوره کوتاه‌مدت، اعمال تخلف در اجرای قوانین و مقررات و وجود مشکلات حقوقی نظیر تغییر مالک، فوت مالک و... نیز در بلاتکلیف ماندن اجرای پروژه‌های عمرانی و ساختمانی تاثیر بسزایی دارد.
در برخی موارد جابه‌جایی مسوولان در پروژه‌های عمرانی دولتی نیز موجب ناتمام ماندن پروژه یا تغییر بنیادی ماهیت پروژه‌ها می‌شود، زیرا با تغییر مسوولان اجرایی هر پروژه به ویژه در بخش‌های دولتی نظرات مختلفی مبنی بر توقف یا استمرار اجرای پروژه‌ها مطرح می‌شود که در اغلب مواقع به نیمه‌کاره ماندن پروژه‌ها می‌انجامد. در عین حال آثار و تبعات نیمه‌تمام ماندن پروژه‌های عمرانی و ساختمانی از دو جنبه اقتصادی و اجتماعی قابل بررسی و ارزیابی است.
به طور کلی مباحث برقراری امنیت در سطح جامعه از مهم‌ترین رویکردهای مسوولان در اداره هر کشور است. از این منظر ایجاد ناامنی برای ساکنان ساختمان‌های مجاور ساختمان‌های نیمه‌تمام از مهم‌ترین مشکلات بلاتکلیف ماندن اجرای پروژه‌ها برای بافت شهری پیرامون آنها است.
بنابراین تداوم امنیت به عنوان یکی از مهم‌ترین ارکان زندگی اجتماعی از جمله حقوق مسلم ساکنان هر منطقه و در ابعاد وسیع‌تر شهر و کشور است؛ اما از آنجا که اغلب این ساختمان‌ها بدون نظارت و سرکشی مالکان رها می‌شوند، به محیطی امن برای تجمع اراذل و اوباش، معتادان و ... تبدیل خواهند شد.
علاوه بر بحث امنیت، مسائل مرتبط با بهداشت و سلامت ساکنان مجاور پروژه‌های نیمه تمام نیز قابل تامل است، بنابراین این گونه پروژه‌های عمرانی و ساختمانی به علت متروکه بودن به محلی برای تجمع زباله و به تبع آن تجمع حیوانات موذی و ناقل بیماری‌های واگیردار و نیز حیوانات ولگرد تبدیل شده است که استمرار بیش از حد این روند، آلودگی محیطی را به دنبال خواهد داشت.
در این صورت به راحتی می‌توان گفت که نیمه کاره ماندن پروژه‌های ساختمانی و عمرانی خطری جدی برای سلامتی و بهداشت بافت شهری اطراف آنها به شمار می‌رود.
از منظر زیبایی، نمای شهری نیز چنانچه تعداد این ساختمان‌های نیمه کاره در یک دوره زمانی مشخص افزایش یابد، تاثیرات منفی بیشتری بر ایجاد اختلال در سیمای شهری خواهد داشت و بالعکس اتمام پروژه‌های ساختمانی در زمان مشخص موجب می‌شود زندگی در محیط زیبا و هماهنگ در شهرها، آرامش شهروندان و به تبع آن ایجاد جو روانی مثبت در جامعه را در پی داشته باشد.
معضلات اقتصادی ناشی از پروژه‌های نیمه تماماز سوی دیگر چنین پروژه‌هایی معضلات اقتصادی را به دنبال دارد، به طوری که راکد ماندن سرمایه و عدم بهره‌برداری و گردش مالی از مهم‌ترین شاخصه‌های معضلات اقتصادی این پروژه‌ها به شمار می‌رود و این در حالی است که با مدیریت و برنامه‌ریزی‌های دقیق و علمی پیش از شروع پروژه می‌توان از ایجاد بسیاری از این مشکلات جلوگیری کرد.
همچنین صرف هزینه‌های اضافی برای حفظ و نگهداری از پروژه‌های نیمه تمام، از دیگر تبعات سوء‌ این گونه پروژه‌ها است، به‌این مفهوم که اقداماتی نظیر ایجاد حصار موقت برای جلوگیری از تردد اراذل و حیوانات به داخل ساختمان‌ها و یا پروژه‌های عمرانی به منظور حفظ سازه و بنا کارفرمایان را متحمل پرداخت هزینه‌های اضافی می‌کند که این گونه هزینه‌ها نیز قابل کاهش و حذف هستند.
باید توجه داشت که با گذشت زمان به دلایل مختلفی که مهم‌ترین آن شرایط جوی است، مواد و مصالح مصرفی در ساختمان‌های نیمه کاره، کیفیت اصلی خود را از دست داده و به تبع آن ممکن است هزینه‌های سنگینی را برای ترمیم مجدد به کارفرما تحمیل کند.
همچنین هر چه زمان اتمام این گونه پروژه‌ها به تعویق افتد، هزینه نهایی با وجود تورم، افزایش پیدا می‌کند که این مساله نیز یکی دیگر از معضلات ناتمام ماندن این پروژه‌ها است.بنابراین چنانچه از دیدگاه حقوقی و از منظر کلان و مدیریت شهری اقدام مناسبی برای برنامه‌ریزی علمی و دقیق و نیز مدیریت مالی و اداری این پروژه‌ها صورت گیرد، می‌توان از ناتمام ماندن این ساختمان‌ها جلوگیری کرد و معضلات اجتماعی و اقتصادی مرتبط با آنها را کاهش داد.
در این صورت می‌توان امیدوار بود با برنامه‌ریزی مناسب و درخور اجرای پروژه‌های عمرانی و ساختمانی در شهرها و در مقیاس بزرگ آن در کشور، شکوفایی عمرانی را در یک دوره زمانی مشخص و بودجه تعیین شده شاهد بود.
راه حل ها
از راهکارهای پیشنهادی می توان به انجام مهندسی ارزش، بازبینی و بازتعریف طرحهای عمرانی موجود، اقتصادی سازی و خصوصی سازی بسیاری از طرحهای عمرانی، اصلاح تعرفه های محصولات و خدمات طرحه ا، اصلاح ساختارهای تعریف و نظارت طرحهای عمرانی و فعال شدن سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور در این امر، استانی شدن یا حزب یشدن انتخابات مجلس شورای اسلامی، توجه جدی به طرحهای جامع، طرح مصوب آمایش سرزمین، استخراج طرحهای عمرانی برمبنای اصول کارشناسی از طرح آمایش سرزمین مصوب و طرحهای جامع، عدم آغاز طرح جدید تا ساماندهی طرحهای نیمه تمام کنونی و موارد دیگر اشاره نمود که در این نوشتار ارایه شده است.
و همچینین حمایت دولت از بخش های خصوصی و تعیین بودجه شناور با توجه تورم در کشور و کنترل قیمت متریال ساختمانی از دیگر راه کارهای خارج از بحران نبود پروژ های ساختمانی می باشد .
بنابر توضیحی که به آن اشاره داشتیم سازمانی که بنده در فعالیت داریم جهت خروج موقتی از این بحران و حفظ نیروهای متخصص در مجموعه با رویکرد اخذ پروژ های برون مرزی ماننده پروژ های که در کشورهای ونزوئلا،تاجیکستان،عراق و غیره گرفته و توانسته با توجه به دانش روزه و پیگیری های مستمر پروژه ها را به اتمام برساند و تواسته یکه وجه مناسبی در پروژه های برون مرزی به خود اختصاص بدهد.
نتیجه گیری
در این مقاله موضوعات مختلفی در این زمینه دخیل هستند که به برخی از آنها پرداختیم ولی برای خروج از این بحران و حفظ بازار کار در شرکت های پروژه که بعضا یک پروژه ساختمانی می تواند حداقل 500 نیروی کار را مستقیم به خود جذب کند.
دولت نقش بسازایی در کنترل این موضوع را دارد و میتواند با کنترل تورم در این صنعت دوباره رونق ساخت و ساز را به چرخه داخلی تزریق نماید.
چالش برون سپاری
یکی از اهداف مهم سازمانها در راستای ارایه خدمات به مشتریان، بهبود کیفیت خدمات و دستیابی به مزیت رقابتی می باشد، امروزه مدیران برای رسیدن به این اهداف، قسمتی از فعالیت های فرعی و غیر اصلی سازمان را به شرکتهای تامین کننده می سپارند و تمرکز خود را بر روی فعالیت های اصلی متمرکز می نمایند و از فرآیند برون سپاری استفاده می کنند،
سازمان ها دريافته اند که حضور در بازارهاي جهاني نيازمند کسب و حفظ استراتژي شايستگي هاي اصلي(مهارت و دانش تخصصي که موجب ايجاد مزاياي رقابتي براي سازمان مي شود) مي باشد. در اين راستا برون سپاري به عنوان يك تصميم استراتژيك و حساس, با توسعه سازمان و ارتقا بهره وري در قالب کوچک سازي, موجب گسترش توانايي هاي سازمانها و دستيابي به استراتژي شايستگي هاي اصلي در محيط کسب و کار جهاني شده است. برون‌سپاري عبارت است از عمليات واگذاري برخي فعاليتهاي داخلي يك سازمان به تامين كننده آن دربيرون از سازمان در قالب يک قرارداد بلند مدت. برون سپاري با كوچك‌سازي و چابك‌كردن سازمان، كاهش و كنترل هزينه‌ها، دسترسي به منابع غيرداخلي، تقسيم ريسك و مديريت وظايف مشكل و گاهي امكان‌ناپذير سبب بهبود عملكرد شركت‌ها و سازمان‌ها مي‌شود. سازمانهاي امروزي به سوي "شبکه محور شدن"يا به بياني رفتار در قالب "هسته کوچک-شبکه بزرگ"حرکت مي کنند. بدين ترتيب سازمانها با تمرکز بر قابليتهاي هسته اي و كوچك سازي, فعاليتهاي محدودي را براي انجام کار خود برمي گزينند و مابقي فعاليتهاي خود را به تامين کنندگان خارج از سازمان واگذار مي کنند. اين مقاله به بررسي موضوع برون سپاري، تعريف و بيان زيرساختهاي موثر برآن مي پرازد. همچنين مزايا و مشكلات برون سپاري بررسي شده و در انتها چارچوبي جهت برون سپاري خدمات ارائه مي شود. اين مدل بــر مشخصه هاي خدمت تاکيد داشته و در ضمن سادگي نگاهي فراگير به موضوع دارد.
تعریف برون سپاری
برون سپاری، قراردادی است که میان شما و یک شرکت دیگر بسته می‌شود تا بخشی از وظیفه، عملیات، کار یا فرآیندی که قرار بوده است توسط کارمندان شرکت شما انجام شود، در مدت زمان مشخصی توسط آن شرکت انجام شود.
این فرآیندهای برون سپاری که قرار است توسط گروه دیگری انجام شوند می‌توانند درون شرکت شما یا بیرون از آن انجام شوند. استخدام یک کارمندِ موقت، زمانی‌ که منشی شما به مرخصی زایمان رفته است برون سپاری محسوب نمی‌شود.
امروزه رایج‌ترین نوع برون سپاری نیروهای کاری هستند که برای کارهای تولیدی به کشورهایی مانند هند و چین فرستاده می‌شوند. اما برون سپاری تنها به این نوع محدود نمی‌شود. این نوع از برون سپاری معمولا برون سپاری برون‌مرزی نامیده می‌شود. به عنوان مثال می‌توان خدمات مشتریان و مراکز پشتیبانی فنیِ تلفنی و نیز برنامه‌ریزی کامپیوتری را نام برد. خدمات سرایداری و خدمات امنیتی مثال‌هایی از کارهایی هستند که به‌طور کلی از اینکه به کشورهای دیگر واگذار شوند در امانند، چرا که برون سپاری بخشی از یک شرکت می‌تواند باعث رفع این نیازهای شغلی در آن شرکت و در نهایت حذف کلی آنها بشود.
چرا برون سپاری؟
دلایل زیادی وجود دارد که چرا یک شرکت بخشی از کار خود را برون سپاری می‌کند، این دلایل ممکن است شامل مواردی باشد که در ادامه آورده‌ایم:
کمبود منابع
یکی از اصلی‌ترین دلایل برون سپاری، کمبود در منابع ضروری است، که می‌تواند شامل این موارد باشد: کمبود کارمندانی که دانش‌ کافی برای انجام کار دارند (برای مثال مهندسان)، کمبود مواد خام (برای مثال نفت یا مواد معدنی) و کمبود نیروی کاری که تجربه کافی برای انجام کار را داشته باشد.
 
هماهنگی با هسته‌ی اصلی کسب و کار
بعضی کارهای جانبی همیشه برون سپاری می‌شوند. این کار باعث می‌شود مدیران بتوانند تمرکز بیشتری روی کارهای اصلی داشته باشند، به جای اینکه منابع زیادی صرف کارهایی بکنند که اگرچه برای کسب و کار ضرورت دارد اما به هسته‌ی اصلی کسب و کار مربوط نمی‌شود. یک مثال خوب برای این مورد بیمارستان بزرگی است که عملیات امنیتی‌اش را به شرکتی که در امور امنیتی تخصص دارد برون سپاری می‌کند.
کاهش هزینه‌
هزینه‌ی نیروی کار و مواد اولیه روز به روز در حال افزایش است و رقابت، شرکت‌ها را مجبور می‌کند قیمت‌ها را پایین نگه‌دارند. اگر راهی برای برون سپاری وجود داشته باشد که بتواند موجب کم کردن هزینه شرکت شما شود و بر معایب برون سپاری غلبه کند، باید به خوبی بررسی شود.
انعطاف پذیری کسب و کار
نیاز‌های فصلی و دوره‌‌ای که با گذشت زمان کم و زیاد می‌شوند، نیازهای متعددی به منابعِ شرکت تحمیل می‌کنند. هر قراردادی که برای برون سپاری بسته می‌شود، می‌تواند انعطاف‌پذیری لازم را برای تثبیت این نیاز‌های متعدد فراهم کند. برای مثال یک شرکت در زمان حسابرسی‌های مالیاتی یا زمان حسابرسی توسط مالکان شرکت تعدادی حسابدار استخدام می‌کند.
کاهش هزینه‌های بالاسری
برخی کارها تنها برای اینکه شروع بشوند به سرمایه‌ی زیادی احتیاج دارند. این هزینه‌ها می‌توانند از طریق عقد قرارداد با یک شرکت دیگر کاهش یابند. برای مثال یک شرکت به جای اینکه متحمل هزینه‌ی ساخت یک سیستم تلفنی در فضای شرکت شود می‌تواند وظیفه‌ی پاسخ‌گویی به نیازهای بخش خدمات مشتریان را به یک مرکز تلفن برون سپاری کند.
حوزه‌هایی که معمولا برون سپاری می‌شوند
اگرچه کارهای بسیاری برون سپاری می‌شوند اما در اینجا برخی حوزه‌ها که بیشتر برون سپاری می‌شوند ذکر می‌شوند:عملیات مربوط به فناوری اطلاعاتشبکه و ارتباطات از راه دورمنابع انسانی و مدیریت بیمهحسابداریتبلیغاتامنیت
مزیت اصلی برون سپاری
هنگامی که شما انتخاب‌های‌تان را می‌سنجید و تصمیم می‌گیرید کدام یک از بخش‌های مختلف کار را برون سپاری کنید، نیاز به در نظر گرفتن مزایای برون سپاری دارید. وقتی دلایل کافی برای برون سپاری پیدا کردید، این کار به رشد شرکت شما و صرفه‌جویی مالی کمک می‌کند. برون سپاری منافع دیگری دارد که فراتر از منافع مالی است. در اینجا هفت مزیت اصلی برون سپاری بیان می‌شود.
تمرکز بر فعالیت‌های اصلی
در زمانه‌ای که همه چیز در حال رشد است، پشت صحنه‌ی سازمانیِ (بک آفیس) یک شرکت نیز گسترده‌ می‌شود. این گسترش ممکن است با مصرف منابع (انسانی و مالی) آغاز شود و به قیمت ناقص ماندن فعالیتهای اصلی‌ای که موفقیت شرکت را تضمین می‌کنند، تمام شود. برون سپاریِ چنین فعالیت‌هایی این اجازه را به شما می‌دهد که بر روی فعالیت‌های اصلی شرکت تمرکزی دوباره داشته باشید، بدون اینکه کیفیت یا خدمات پشت صحنه‌ی سازمان را قربانی کرده باشید.
برای مثال یک شرکت، قراردادی امضا کرده است که در مدت کوتاهی افزایش چشم‌گیری در میزان فروش آن ایجاد می‌کند، این کار برون سپاری فروش است.
صرفه جویی در هزینه‌ها
کارهای پشت صحنه‌ی سازمان، کارهای پیچیده‌ای هستند اما ابعاد شرکت شما مانعی است بر سر راه اینکه این کارها با هزینه‌های ثابت و معقول انجام شوند. در نتیجه برون سپاری باعث کوچک نگه‌داشتن اندازه شرکت می‌شود و به شما در کاهش این هزینه‌ها کمک می‌کند.
برای مثال مطب کوچک یک دکتر قرار است طرح‌های مختلف بیمه را بپذیرد. فردی که به صورت نیمه وقت کار کند نمی‌تواند تمام کارها را به درستی انجام دهد. بنابراین این کار به شرکتی که در بیمه‌های پزشکی تخصص دارد برون سپاری می‌شود.
کاهش هزینه‌های بالاسری
هزینه‌های بالاسریِ انجام عملیات پشت صحنه‌ی سازمان بسیار بالا هستند و برون سپاری این قبیل کارها تصمیم کاملا درستی است.
برای مثال رشد یک شرکت باعث شده است فضای اداری بیشتری مورد نیاز باشد. فضایی که اکنون در اختیارشان است بسیار گران قیمت است و هیچ فضایی برای گسترش شرکت وجود ندارد. بنابراین برون سپاری بعضی کارهای ساده نیاز به فضای اداریِ بیشتر را از بین می‌برد. برای مثال بازاریابی تلفنی یا ورود داده‌ها را می‌توان به بیرون از شرکت واگذار داد.
کنترل عملیاتی
باید به فکر برون سپاری عملیاتی باشید که هزینه‌های آنها از کنترل خارج می‌شود. بخش‌هایی که معمولا از کنترل خارج می‌شوند و قسمت‌هایی که مدیریت ضعیفی دارند، گزینه‌های اول برون سپاری هستند. علاوه‌ بر این شرکتی که کار را به آن برون سپاری می‌کنید می‌تواند توانایی‌های مدیریتی شرکت شما را بهبود ببخشد.
برای مثال بخش فناوری اطلاعاتی که پروژه‌های بسیار زیادی دارد، اما افراد و بودجه‌ی کافی برای همکاری با سازمان را ندارد. یک قرارداد برون سپاری، مدیریت را مجبور می‌کند نیازهای‌شان را اولویت‌بندی کند و کنترل این بخش را دوباره در دست بگیرد.
انعطاف‌پذیری نیروی کار
برون سپاری این امکان را به شما می‌دهد که برای کارهای فصلی و دوره‌ای منابع انسانی بیشتری در اختیار داشته باشید و هنگامی که کار تمام شد، آنها را کنار بگذارید.
برای مثال بخش حسابداری که در فصل مالیات و دوره حسابرسی دست تنهاست، با برون سپاری این فعالیت‌ها می‌تواند برای یک دوره‌ی مشخص با صرف هزینه‌ی ثابت افراد بیشتری در خدمت داشته باشد.
دوام و مدیریت خطر
در دوره‌هایی که گردش مالی کارمندان زیاد می‌شود، عدم قطعیت و ناهماهنگی در عملیات افزایش می‌یابد. برون سپاری می‌تواند دوام شرکت را افزایش و هم‌زمان با آن خطر پایین آمدن کیفیت عملیات در شرکت را نیز کاهش بدهد.
برای مثال در یک شرکت مدیر منابع انسانی به دلایل پزشکی در مرخصی طولانی مدت بود و دو دستیار اجرایی او نیز برای مدت کوتاهی به علت کارهای تازه‌ای شرکت را ترک کرده بودند. در چنین شرایطی برون سپاری عملیات منابع انسانی خطر اختلال در کارها را کاهش می‌دهد و شرکت می‌تواند به فعالیت‌های خود ادامه بدهد.
پرورش کارمندان داخلی
پروژه بزرگی قرار است انجام شود که نیاز به توانایی‌هایی دارد که افراد شما فاقد آنها هستند. با برون سپاری کار، افرادی به شرکت شما می‌آیند که توانایی‌های مورد نیازتان را دارند . افراد شما می‌توانند در کنار این نیرو‌ها کار کنند و توانایی‌هایی را که نیاز دارند فرا بگیرند.
برای مثال یک شرکت نیاز دارد که بسیاری از تجهیزات سفارش داده شده را جایگزین کند یا ارتقاء دهد. مهندسان شما توانایی لازم برای طراحی تجهیزات جدید و ارتقای آنها را ندارند. برون سپاری این پرو‌ژه و به خدمت گرفتن مهندسان جدید در محیط کاری، این فرصت را برای مهندسان شما فراهم می‌کند که توانایی‌های جدیدی بیاموزند.
عیب اصلی برون سپاری
اگر می‌خواهید گزینه‌های برون سپاری کار خود را ارزیابی کنید، در نظر داشته باشید که برون سپاری مزایا و معایبی دارد. به معایب برون سپاری که در در ادامه‌ی این مطلب فهرست شده‌اند توجه کنید و ببینید کدام یک از آنها ممکن است کسب و کار شما را تحت تأثیر قرار دهد. اگر معایب برون سپاری بیشتر از مزایای آن است، بهتر است از برون سپاری صرف نظر کنید.
از دست دادن کنترل مدیریتی
زمانی که قراردادی امضا می‌کنید تا یک شرکت دیگر بخشی از کار شما را بر عهده بگیرد، شما مدیریت و کنترل آن بخش از کار را بر عهده آن شرکت می‌گذارید. شرکتی که کار را به آن برون سپاری کرده‌اید استانداردهایی را که برای شرکت خودتان مهم است، در نظر نمی‌گیرد. آنها تنها به دنبال این هستند تا از خدمتی که به شما و شرکت‌های دیگری مثل شما رائه می‌دهند، سود ببرند.
هزینه‌های پنهان
شما قرادادی با شرکتی که کار را به آن برون سپاری می‌کنید، امضا می‌کنید که جزئیات خدماتی که برای شما فراهم خواهد شد در آن مشخص می‌شود. شما مجبور خواهید بود برای هر چیزی که در قرارداد ذکر نشده است هزینه اضافی پرداخت کنید. علاوه بر این شما باید یک وکیل استخدام کنید تا جزئیات قراردادی را که امضا کرده‌اید بررسی کند. آن شرکت قبلا این کار را کرده‌ و قرارداد را از قبل آماده کرده‌ است. بنابراین زمانی که مذاکرات آغاز شود شما در موضعِ ضعف خواهید بود.
خطری برای امنیت و اسرار شرکت
چیزی که همچون خون در رگ‌های شرکت جریان دارد اطلاعاتی است که شرکت بر اساس آنها به جلو می‌رود. اگر شما فهرست حقوق افراد، اطلاعات پزشکی یا هر اطلاعات محرمانه‌ی دیگری دارید که باید در اختیار شرکتی که کار را به آن برون سپاری کرده‌اید قرار بدهید، این خطر وجود دارد که اطلاعات محرمانه‌ی شما فاش شود. اگر کاری که قرار است برون سپاری شود شامل دارایی‌های مشترک شرکت یا داده‌ها و اطلاعات شرکت باشد (برای مثال طرح محصولات، فرمولها و غیره)، این مسئله باید در تصمیم‌گیری شما در نظر گرفته شود. شرکتی که قرار است کار به آن برون سپاری شود را به دقت ارزیابی کنید تا مطمئن شوید که داده‌های شما حفظ می‌شوند و در صورتی که اتفاقی رخ دهد، قرار داد آن را پیش‌بینی کرده است.
مشکلات کیفیت
شرکتی که کار را به آن برون سپاری می‌کنید، تنها با پول انگیزه می‌گیرد. از آنجا که در قراردادی که می‌بندید قیمت را قطعی می‌کنید، تنها راه آنها برای افزایش سود، کاهش هزینه‌ها خواهد بود و تنها زمانی که آنها شرایط قرارداد را برآورده کنند، شما به آنها پول می‌دهید. علاوه بر این شما توانایی پاسخ دادن به تغییرات سریع محیط کسب و کار را نیز از دست می‌دهید، چرا که قرارداد کاملا مشخص است و برای هر تغییری شما باید هزینه‌ی اضافه پرداخت کنید.
کار شما به توان مالی یک شرکت دیگر گره می‌خورد
از آنجا که شما بخشی از کار خود را به یک شرکت دیگر واگذار کرده‌اید، اکنون کار شما به توان مالی‌ یک شرکت دیگر گره خورده است. در نتیجه باید این انتظار را داشته باشید که شرکتی که کار را به آن برون سپاری کرده‌اید ورشکسته بشود و کار شما نیمه کاره بماند.
ذهنیت بد و اثرات منفی
واژه‌ی برون سپاری چیزهای مختلفی را در ذهن افراد تداعی می‌کند. اگر در جامعه‌ای زندگی می‌کنید که در آن شرکتی کارهای برون سپاری شده انجام می‌دهد و دوستان و نزدیکان شما را استخدام می‌کند، آنگاه برون سپاری چیز خوبی خواهد بود. اما اگر دوستان و نزدیکان‌تان به‌خاطر برون سپاری کارشان را از دست داده باشند، آنگاه برون سپاری چیز خوبی نخواهد بود. همچنین اگر شما بخشی از کار خود را برون سپاری کنید، روحیه‌ی نیروی کارتان ممکن است آسیب ببیند.
نتیجه گیری
واژه برون سپاری بسته به نوع فرهنگی سازی در درون سازمان و همچنین بها دادن به کارکنان و جا انداختن تعریف درست از برون سپاری در درون سازمان می توان نکات مثبت یا نکات منفی را در بربگیرد که با توجه به توضیحات بالا معایب و مزایای این چالش را توضیح داده و نسبت به آن در درون سازمان و با توجه به توجیه درست پرسنل می توان در سوی اهداف درست سازمان قدم برداشت.
چالش های واحد تدارکات
مقدمه:

اهمیت فرایندهای خرید و تدارکات از آنجا ناشی می شود که خرید و تدارکات در رابطه مستمر ودائمی با تمامی بخشهای سازمان از جمله خرید، مالی ، انبارداری، پرسنلی، تولید، تعمیر و نگهداری، طراحی و تحقیق و توسعه، مهندسی و ... بوده، رابطه کاری کم و بیش فعالی با تمامی ارکان سازمان دارد. چنین ارتباط هایی هنگامی اهمیت خود را بیشتر نمایان خواهد کرد که بدانیم بخش خرید و تدارکات نقش رابط وواسطه معتبری بین ارکان داخلی یک سازمان با بسیاری از مراکز خارج از سازمانی را نیز ایفا می کند. علاوه بر بخشها، فرایندهای بسیاری نیز درسازمانها و به ویژه در سازمانهای مجری پروژه ها، به وسیله فرایند خرید و تدارکات به یکدیگر پیوند می خورند.
 امروزه با رشد تکنولوژی، به ویژه در زمینه تکنولوژی اطلاعات، ماهیت عرضه  وخرید به سرعت در حال تغییر است و جامعه و سازمانها به صورت روزافزون تأثیر رقابتهای شدید، فعالیتهای تجاری جدید، کیفیت، طراحی محصول و فرایندها، تمرکز و غیر متمرکز بودن، نوآوری، اطمینان از عرضه بلندمدت محصول و ... را مشاهده می کند.
از سوی دیگر، مدیریت تدارکات و خرید پروژه یک راه حل جامع، منظم وسیستماتیک است که به یکپارچه سازی مبانی ارتباط با فروشندگان و پیمانکاران، یعنی فرایندهای استعلام، مناقصه، خرید، نظارت و کنترل دقیق تر  فرایند خرید می انجامد/ فرایندهای به کارگرفه شده در مدیریت خرید و تدارکات، ثبت دقیق و اتوماسیون فرایندهای خرید و تدارکات و بهینه سازی تعاملات و ارتباط های تجاری در محدوده درونی و برونی سازمان را با هدف بهینه سازی رابطه سازمان با ارائه کنندگان کالاها و خدمات در داخل و خارج از کشور، ممکن می سازد. هدف نهایی از مدیریت خرید و تدارکات پروژه، به پایان رساندن و تحویل به موقع و کیفی طرح است.
فرآیند خرید در درون سازمان

 سازمان که بنده در آن فعالیت ارم با توجه به اینکه پروژه محور بوده و پروژ های خود را ازطریق مناقصه برنده می شود نکات زیر در بحث خریدها بسیار حایز اهمیت می باشد.
برخی از عام ترین نکاتی که در آگهی مناقصه  درج می گردد به شرح ذیل می باشد:مقدار و نوع کالا یا خدمات مورد نیاز با ذکر مشخصات آنزمان و مکان تحویل کا لا یا انجام خدماتمیزان سپرده(ودیعه) جهت شرکت در مناقصهمهلت ارسال پیشنهاداتزمان و مکان بازگشایی پیشنهادات و اعلام برندهتعیین هزینه های احتمالی که بر عهده برنده مناقصه است مانند هزینه آگهی، هزینه کارشناسی قیمت و ... میزان و مبلغ تضمین حسن انجام کارمیزان پیش پرداخت ها، ترتیب و زمان پرداخت آنهاذکر نکاتی که ممکن است از نظر فروشنده مهم باشد  مثل مراحل انجام کار یا تحویل کالا، وسیله حمل و ... برای حفظ مناسبات سالم تجاری و رفع هر گونه سوء تفاهم و یا سوء استفاده های احتمالی،  بهتر است پیشنهادها در پاکت های سربسته ارائه شده و در روز معین، ترجیحاً با حضور نمایندگان موسسات پیشنهاد دهنده بازگشایی شوند.
 
نتیجه گیری
دریافت پیشنهاد قیمت در بازارهای مختلف، متفاوت است. در بعضی بازارها(بازارهای سازمان یافته) قیمت های بازار مشخص بوده و در برخی بازارها(بازارهای با قیمت القایی یا تنظیم شده) قیمت کالا و خدمات بر اساس عوامل و شرایط بازار مثل عرضه و تقاضا و هزینه ها تعیین می شود. در چنین بازراهایی خریدار از روش های متعددی مثل استعلام، مکاتبه مستقیم، مناقصه اقدام به دریافت قیمت می نماید سپس اقدام به مذاکره با فروشندگان  برای تعدیل قیمت و سایر شرایط پیشنهادی آنها می نماید. مذاکره تلاش در  جهت رسیدن به توافق بر سر موضوع مورد نظر می باشد. استراتژیهای مختلفی برای مذاکره وجود دارد از  جمله استراتژی بده – بستان استراتژی پافشاری بر مواضع و استراتژی مبتنی بر درک متقابل که هر کدام از این استراتژیها ممکن است منجر به توافق گردیده و یا بدون حصول  نتیجه مطلوب پایان پذیرند. لیکن بهترین و منطقی ترین استراتژی مذاکره، استراتژی مبتنی بر درک متقابل است.
راه حل چالش خرید در اقتصاد ایران:خرید به موقع و نیاز سنجی در ابتدای پروژه توسط تیم زنجیره تامین و واحد تدارکات و انبار خرید از فروسندگان معتمد در بازار و شرکتJUST IN TIME   بودن در خرید با توجه به نوسات قیمت ارز و بازار در کشورهای دارای تورم تخصیص بودجه کافی برای خرید هر پروژه به تفکیک نیاز هایی که از سوی کارفرما به شرکت اعلام شده است همکاری همه جانبه دیگر واحد در کاهش هزینه های و استفاده حداکثری از موجودی های شرکت و تعامل بین واحد انبار تدارکات و pm جهت بازسازی اقلام موجود در شرکت.خرید بصورت عمده که شامل تخفیفات برای شرکت شودحذف واسطه های و خرید از تامین کنندگان اصلی
عیین صحیح حقوق، یکی از مهم‌ترین جنبه های مدیریت استعدادها در یک سازمان است. اگر چه هنگام انتخاب شغل، از دید کارکنان موارد زیادی مانند مسئولیت های شغلی، سبک مدیریتی، فرصت هایی برای پیشرفت شغلی و نیز آموزش و توسعه، بسیار مهم هستند، اما تصمیمات حقوقی که از طرف کارفرما گرفته می شود چالش برانگیزترین موضوع استخدام تلقی می شود.
در تعیین معیارهای پرداخت، عوامل مختلفی وجود دارند که باید در نظر گرفته شوند. سطح شغلی کارکنان چیست؟ آن ها چقدر ارزش سازمانی را افزایش می‌دهند؟ آنها چقدر برای شرکت سودآور هستند؟ در حال حاضر وضعیت اقتصادی چگونه است؟ قوانین و مقررات کدامند؟ نرخ هزینه زندگی چیست؟ شما به سرعت متوجه خواهید شد که برآورد مساله حقوق تصمیمی پیچیده است. علیرغم اینکه تعیین دستمزد و ساختار حقوق، یک نگرانی برای تمام سازمانها و تجارت‌هاست، شرکت‌های نوپا و شرکت‌های کوچک ممکن است چالش بزرگتری در این زمینه داشته باشند. زیرا هنگامی که این تصمیمات در سازمان‌های نوپا برای اولین بار مطرح می شوند ممکن است آنها از ابزار و استراتژی‌هایی که دیگر سازمانها می‌توانند برای تعیین حقوق و پرداخت شان استفاده کنند، بی اطلاع باشند.
پرداختی و چالش معوق حقوق
مقدمه

اکثر شرکتها، یک الگوی پرداخت دارند که به طور کلی به آن پایبند هستند. مقیاس پرداخت، معمولاً در هر بخش برای موقعیت‌های مختلف منحصر به فرد است. گزارش‌های پیشرفت حقوق کارمندان در طی سالهایی که با کارفرما کار کرده‌اند نیز معیار خوبی برای الگوی پرداخت است. با استفاده از این الگو، کارفرمایان یک ایده از هزینه حقوق کارمندان خود را در یک دوره طولانی تر از زمان، برآورد میکند، که در نتیجه آنها را قادر می سازد تصمیمات برنامه‌ریزی شده را با توجه به افزایش سالانه، پاداش و غیره اتخاذ کنند.
مقیاس‌های پرداخت، معمولاً تابعی از بازدهی و عملکرد منابع انسانی هستند که با نسبت ورودی و خروجی تعیین می‌شوند. در نهایت، این مدیر هر گروه یا تیم است که بیشترین مشارکت را در تعیین حقوق بر اساس ورودی ها و خروجی ها دارد و دقیق ترین ایده را در مورد الگوی پرداخت مناسب برای نوع کاری که کارمندان انجام می‌دهند پیشنهاد می‌کند. نکته‌ای که مدیر باید در نظر بگیرد این است که در تعیین مقیاس‌های پرداخت باید سطح دانش، مهارت‌ها، تحصیلات، سابقه کار و هر شایستگی دیگری که برای یک شغل خاص ضروری است، به رسمیت شناخته شود. این عناصر با هم جمع می‌شوند تا نه تنها یک حقوق مناسب در هر سطح شغلی تعیین شود بلکه به عنوان یک چارچوب کلی برای آنچه که یک شرکت یا سازمان خاص برای پرداخت دستمزد به کارمندان خود عمل می کند نیز بکار گرفته میشود.
بدون شک، مدیران و متخصصان منابع انسانی به طور اتفاقی محدوده حقوق  کارکنان خود را انتخاب نمی‌کنند. آنها هنگام ساختن مقیاس‌های داخلی پرداخت خود، اغلب نیاز به بررسی قوانین کار، میانگین بازار و معیارهای حاکم بر جامعه دارند. این بدین معنی است که اطمینان حاصل کنیم که حقوق کارکنان، طبق حقوق رایج در جامعه برآورد شده است که حتی آنها را در جایگاه رقابتی میان سایر کارفرمایان قرار می‌دهد. باید در مورد تمام این عناصر مختلف تحقیق شود که با وجود ابزارهای مختلف این فرآیند هنوز هم دشوار و وقت گیر است.
کارفرمایان اغلب اوقات مشغول اختصاص زمان برای چنین فرآیندی هستند و ممکن است حتی تخصص یا ابزار لازم برای انجام این تحلیل مهم را نداشته باشند. از آنجا که شرکت‌ها واقعاً به ابزاری برای کمک نیاز دارند تا اطلاعات حقوقی واقعی کسب ‌کنند، می توانند از ابزار های آنلاین موجود در کشور مانند www.iransalary.com بعنوان اولین ابزار جستجوی آنلاین حقوق در ایران استفاده کنند که می تواند به هزاران نفر از کارفرمایان در سرتاسر کشور کمک کند تا به جستجوی حقوق بر اساس موقعیت‌های خاص، گروه شغلی، رده سازمانی و بسیاری از معیارهای دیگر بپردازند.بعنوان مثال، یک کارفرما می‌تواند حقوق متوسط برای هر فردی‌که در بازاریابی دیجیتال در تهران کار‌می‌کند رامشاهده کند.
کارفرما دیگر ممکن است مایل به مشاهده محدوده حقوق همین گروه شغلی در استانهای دیگر  باشد.در هر صورت این ابزار آنلاین می‌تواند برای تحلیل معیارهای بازار در تعیین حقوق، کمک خوبی به کارفرمایان کند چرا که معیارهای بازار در تعیین حقوق همیشه بعنوان فاکتوری مهم در نظر گرفته می شود.
با توجه به اینکه شرکتهای پروژه محور تمام پرداختی آنها معیار دریافتی از کارفرما از محل پروژه های جاری در شرکت می باشد و با توجه به روند کند بودن پروژه ها در کشور و همچنین نبود پروژه های با صرفه اقتصادی بالا معمولا یکی از چالش ها در این مجموعه می باشد که باعث کاهش راندمان و بهره وری بین کارکنان این گونه شرکتها می باشد که در جهت تسریع در حل این مشکل شرکت بنده همواره در رصد بازار می باشد تا بتواند با توجه به پروژه های داخلی و برون مرزی کمبود نقدینگی خود را حل نماید.
در پایان به این نکته اشاره دارم که تمام این چالشها در درون سازمان ما و دیگر نهاد های خصوصی و دولتی در ایران باید راه حل مناسب و دولتی می طلبد که به طور مدون در بودجه سالانه گنجانده شود تا روزانه شاهد تولید در عرصه های مختلف صنعت و دیگر شاخه ها باشیم و به امید ایرانی آباد در آینده تمام تلاش خود را در نیل به اهداف بر داریم.
تاثیر انگیزه کارکنان بر رضایت شغلی و عملکرد آنان و مثالهایی از سازمان و شرکت مورد بررسی 
با بررسی نظرات مدیران ارشد شرکت‌ نشان می‌دهد که بزرگ‌ترین دلیل شکست یا ناکامی مدیران از دیدگاه این مقامات، نداشتن مهارت‌های لازم در زمینه روابط انسانی است.تحقیقاتی نیز از نوع پیمایشی انجام شده است که نتایج آن نشان می‌دهد مهارت یا مساله روابط انسانی بالاترین اهمیت را در سازمان‌ها دارد.مدیران با بهره‌گیری از این مهارت و با استفاده از دانش و سایر منابع سازمانی قادر به انگیزش کارکنان در جهت نیل به اهداف سازمانی خواهند بود. بنابراین پرسش مطرح شده آن است که عوامل موثر بر انگیزش کارکنان کدام است؟در علوم اجتماعی برخلاف علوم تجربی نمی‌توان تاثیر یک متغیر را با ثابت نگه داشتن سایر متغیرها بر پدیده‌ای بررسی کرد. بنابراین برای بررسی عوامل موثر بر انگیزه کارکنان نیز نمی‌‌توان به یک یا چند عامل اشاره کرد و لازم است تا در یک بررسی کلی از تمامی جهات مورد ارزیابی دقیق قرار گیرد.برای ایجاد انگیزش، لازم است که نیازها شناسایی و در جهت ارضای آنها تلاش شود.در یک سازمان توجه به دید مشترک و انگیزش در فعالیت‌های درون سازمانی اهمیت بسیار دارد.چالش اصلی یک سازمان ایجاد تعادل میان اهداف کلی و مشخص آن سازمان و ارزش‌های شخصی کارکنان است؛ بنابراین انگیزش محصول مشارکت و نتیجه رابطه متقابل (تعامل) فرد با موقعیتی است که در آن قرار می‌گیرد.عوامل موثر بر ایجاد انگیزهدر یک بررسی کلی می‌توان گفت: انگیزه زمانی به وجود می‌آید که در کارکنان احساس امنیت و ثبات شغلی، مشارکت و نقش موثر در سازمان و همچنین شادابی و نشاط وجود داشته باشد. هر یک از این موارد نیز نتیجه عوامل فرد دیگری است که به آنها اشاره می‌شود:در یک سازمان موفق اولین و مهم‌ترین رکن موفقیت را انتخاب صحیح و به جای کارکنان می‌دانند. امروزه نیروی کار توقعات بیشتری دارد و برای کار و زندگی مطلوب کاری اهمیت خاصی قایل است. در نتیجه متخصصان امور نیروی انسانی باید مشاغل را طوری طراحی کنند که کار در محیط سازمان برای کارکنان مطلوب و رضایت‌بخش باشد.شغل مناسب براساس دانش، مهارت، تجربه، علاقه و خصوصیات و توان فردی در انجام یک وظیفه معین تبیین می‌گردد و لازم است تفکیک شغلی برپایه توانایی‌های فردی باشد و تقسیم تخصصی کار صورت گیرد.حین به‌کارگیری مشاغل و مهارت‌های گوناگون نباید از جریان صحیح اطلاعات نیز غافل ماند؛ چرا که به تبادل اطلاعات مفید سازمانی کمک می‌کند. به هنگام سازماندهی مجدد به عنوان حامل انگیزشی مهم در همسو نمودن کارکنان با اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت سازمانی یاری می‌رسانند.عامل بعدی در ایجاد انگیزه، محرک‌های مادی است. یکی از چالش‌های مهم شرکت‌ها تحول روش‌های پاداش است که مردم را بر می‌انگیزد. هرچه فردی کمتر پول به دست آورد، اهمیت مقدار حقوقش بیشتر می‌شود. هرچه افراد پول بیشتر به دست آورند و بیشتر برای کاری که انجام می‌دهند دلسوزی کنند، اهمیت نسبی پول برایشان کمتر می‌شود و پول جایش را به قوه تشخیص برای نیل به هدف و آزادی عمل می‌دهد. به همان اندازه که رقابت بین افراد با صلاحیت شدیدتر می‌شود. مشوق‌های مادی به تنهایی نمی‌توانند افراد درستکار را جذب کنند.برای کسانی که نگرانی مادی ندارند، حس رفاه مهم‌تر از پول است و عواملی که بر رفاه تاثیر می‌گذارند، عبارتند از: ارتباطات انسانی، اعتماد متقابل، حس ارج‌نهاده شدن و احساس وجود عدالت. به علاوه، فرصت یادگیری مطالب جدید و درک استعداد شخصی به ایجاد حس مثبت در افراد کمک می‌کند. مشوق‌های مثبتی هم که نیازهای معنوی و عاطفی افراد را ارضا نمایند، موثرتر از انگیزانند‌ه‌های منفی به شکل تهدیدها یا مجازات‌ها هستند.سلامتی و نشاط از دیگر عوامل موثر بر ایجاد انگیزه هستند. هنگامی که شخص احساس تندرستی و شادابی کند به آسانی خسته نمی‌شود، کمتر بیمار می‌گردد، فعالیت و کار برای وی شوق‌انگیز و فرح‌بخش می‌شود و با انگیزه و شور وشوق مثبت به کار روی می‌آورد. طبق بررسی‌های به عمل آمده، هزینه تامین تندرستی و شادابی کارکنان به جهت افزایش توان کاری و در نهایت سود شرکت، از هزینه درمان بیماری‌ها و عدم سود ناشی ازسستی و رخوت کارکنان بیشتر نخواهد بود.یکی دیگر از مسائل مهم در ترغیب و تشویق کارکنان به ارائه کار بهتر و ایجاد انگیزه در آنان، شیوه‌های ترفیع شغلی و سازمانی است که اغلب بر پایه ارشدیت است. مطالعات نشان می‌دهد ترفیعاتی که بر مبنای ملاحظاتی غیر از توانایی و لیاقت است، اغلب به نتایجی نادرست می‌انجامد. برای کسانی که به‌ویژه در رده مدیریت هستند، مهم است که از توانایی‌های واقعی خود‌آگاه باشند و کارهایی را بپذیرند که با آن توانایی‌ها سازگار باشند. این رازی است که اشتغال را دلپذیر و خشنود‌کننده می‌سازد و کارایی فرد را در سازمان افزایش می‌‌دهد. به عنوان یک کارمند شرکت نیز کامیابی در وظایف شغلی از راه کوشش آگاهانه و با جدیت به دست می‌آید. مهم آن است که در هر مرحله شغلی توانمندی‌ها و شایستگی‌ها به درستی اندازه‌گیری شده و راه‌های پیشرفت آنها بررسی و دنبال شود. در این راه باید قابلیت‌ها از طریق ارزیابی و نتیجه‌گیری افزایش پیدا کند.به این ترتیب ارزیابی مستمر از عملکرد کارکنان یک شرکت طی دوران‌ کاری ضروری به نظر می‌رسد. منظور از ارزیابی عملکرد، فرآیندی است که به وسیله آن کار کارکنان در فواصلی معین و به طور رسمی مورد بررسی و سنجش قرار می‌گیرد. شناخت کارکنان قوی و اعطای پاداش به آنها و از این طریق ایجاد انگیزه برای بهبود عملکرد آنان و سایر کارکنان از جمله علل اصلی ارزیابی عملکرد است. از اطلاعاتی که در نتیجه ارزیابی عملکرد کارکنان به دست می‌آید می‌توان در برنامه‌ریزی نیروی انسانی، کارمندیابی و انتخاب، آموزش و تربیت کارکنان، تعیین مسیر شغلی، حقوق و مزایا و شناخت استعدادهای بالقوه کارکنان استفاده نمود. آخرین محرک انگیزه در کارکنان سازمان که مورد بررسی قرار خواهد گرفت فرآیند آموزش است. هدف از آموزش آن است که با افزودن به دانش شغلی فرد یا با آموزش مهارت‌ها و تخصص‌های به خصوص، رفتار و نگرش او در جهت مطلوب یعنی نیل به اهداف سازمانی تغییر کند، برای نیل به اهداف، هر سازمانی باید کادری از نیروهای لایق و کارآمد در اختیار داشته باشد. از این رو لازم است افرادی که به استخدام سازمان در می‌آیند، علاوه بر برخورداری از آموزش رسمی و همگانی، به آموزش تخصصی و حرفه‌ای نیز دست یابند تا دانش فنی و مهارت‌های لازم را برای انجام شایسته وظایف محوله به دست آورند.آموزش خواست افراد تازه وارد نیست، بلکه برای کارکنان با سابقه و با تجربه نیز باید بنا به ضرورت، دوره‌هایی ترتیب داد. در واقع تمام کارکنان در طول عمر کاری خود باید به طور مداوم و مستمر آموزش ببینند تا در سمتی که انجام وظیفه می‌نمایند حداکثر کارایی و بهره‌وری را داشته باشند. یکی از اهداف اولیه در هر دوره آموزشی، ایجاد طرز فکر صحیح نسبت به کار و سازمان است و انتظار می‌رود پس از پایان دوره، بینش و نگرشی در کارکنان به وجود آمده باشد تا رفتار آنها را در جهت مطلوب و همکاری موثر با سازمان تغییر دهد و ذهن آنان طوری شکل گیرد که از اهداف سازمان پشتیبانی نمایند. 
همانطور که در مقاله ارائه شده گفته شد مدیران شرکتها و سازمانها میتوانند به طروق مختلف در کارکنان خود ایجاد انگیزه کنند که همانطور که گفته شد این ایجاد انگیزه متواند به صورت پولی و مالی بوده و یا به صورت معنوی باشد وچندراه ایجاد انگیزه مطرح شد از مثالهایی که بابررسی شرکت بدست امد به چند مورد میتوان اشاره کرد که:
در شرکت هرساله برنامه هایی برای تقویت کارکنان و ایجاد انگیزه کارکنان تدارک میبینند و حتی تیم میدیرتی و مشاوری که جز یکی از کادر های پرسنلی این شرکت است در این زمینه فعالیت کرده و در دوره های مختلف کارکنان شرکت و حتی رده های نیازبندی انان را مورد بررسی قرار میدهد و باتوجه به شرایط روز و تقاضاهای بازار و نیازهای کارکنان یکسری برنامه هایی را ازجمه بن های خرید لباس و پوشاک و یا پرداخت هزینه  سفر خارجه دونفر اول در کادر فروش و بازاریابی در شبکه زنجیره ای خود و یکسری مزایای ماهانه به نفرات برتر کادر شرکت (به جز پرداختی های حقوق ثابت و مزایای ماهانه که به تمامی پرسنل پرداخت میشود ) که این امر باعث میشود که کادر شرکت با یک برنامه ریزی منسجم و کارامد مانند شرکت خود عمل کرده و حتی زمانی که مدیریت و مسئول و مدیران ارشد حضور ندارد به صورت خودکار به کار خود مشغول بوده و همواره دست از تلاش برنمیدارند.
همچنین در شرکت هرساله برای بزرگداشت سالروز تاسیس شرکت تمامی کارکنان را به یک جشن بزرگ دعوت کرده و مراسم بزرگی رو تدارک میدید و در اعیاد مختلف پیامکهای تبریک(ایجاد انگیزه معنوی) ویا کارتهای هدیه و یا بن های خرید پوشاک و سفر را به کارمندان خود اعطا میکرد که البته اینها راهکارهایی برای ایجاد انگیزه در افراد میتوان دانست.
 
 
 
منابع:
-از طریق پرسشنامه درون سازمانی بین مدیران ارشد مجموعه