رديف

سوالات

كاملا موافقم

موافقم

نظري ندارم

مخالفم

كاملا مخالفم

1

در شركت ما برخي سيستم هاي مديريتي پياده شده است، ولي ما بهبود مشخصـي در عملكـرد مالي شركت مشاهده نميكنيم.

2

اگر گزارشهاي عملكرد شركت را براي يك ماه تهيه نكنيم، كسي متوجه نخواهد شد.

3

ما نميتوانيم از دارائيهاي نامشهودي مانند دانـش و نـوآوري كاركنـان، روابـط بـا مشـتريان و فرهنگ سازماني، بصورت قابل توجهي ارزش آفريني كنيم.

4

ما داراي استراتژي هستيم (يا قبلا داشتهايم) ولي در پياده سازي آن با مشكل مواجه شدهايم.

5

ما سنجههاي عملكرد را به ندرت مورد بازنگري قرار مـيدهـيم و بـه نـدرت پيشـنهادي جهـت شاخصهاي جديد عملكرد دريافت ميكنيم.

6

قسمت اعظم وقت تيم مديريت ارشد ما صرف بحث پيرامون انحرافـات عملكـرد از برنامـههـا و شاخصهاي مالي ميشود

7

بودجه در سازمان ما موضوعي فورماليته و مبتني بر روندهاي تاريخي است.

8

كاركنان ما درك صحيحي از چشم انداز و استراتژيها ندارند.

9

كاركنان ما نميدانند كه اقدامات روزمره آنها به موفقيت سازمان چه كمكي ميكند

10

در سازمان ما كسي صاحب فرايند ارزيابي عملكرد استراتژيك نيست.

11

ابتكارات و برنامههاي استراتژيك زيادي در سازمان ما پياده ميشود، ولي همه اين برنامهها واقعا استراتژيك نيستند

12

ارزشهاي پيشنهادي منحصربه فردي براي مشتريانمان داريم (مانند برتري فني، بهاي كمتـر و صميميت با مشتري)، ولي مطمئن نيستيم كه اين ارزشها نتايج مثبتي براي مـا بـه بـار مـي آورند.

13

فرايندهاي ما از استراتژيها در رابطه با كسب رضايت مشتريان و ايجاد دستاوردهاي مالي مثبت حمايت نمي كنند.

14

كاركنان ما در دستيابي به اطلاعات حياتي مورد نيازشان جهت خدمت رساني به مشتريان دچـار مشكل هستند.

15

در سازمان ما اولويت ها معمولا براساس ضرورت و فوريت، تعيين و ديكته ميشوند.

16

كاركنان ما بيشتر تمايل دارند كه در حيطه تخصصي و در درون مرزهـاي وظيفـه اي خـود كـار كنند.

17

در سازمان ما پاسخگويي كمي در مقابل نتايج كار وجود دارد.

18

ما براي شاخصهاي مالي و غيرمالي خود اهداف كمي را به روشني تعريف نكردهايم.

19

ما نمي توانيم استراتژيمان را در يك صفحه و يا در يك نقشه نمايش دهيم.

20

ما گاهي تصميماتي ميگيريم كه در كوتاه مدت داراي منافعي براي ما هستند، ولي ممكن است ارزش آفريني ما را در بلندمدت دچار مخاطره سازند.

جمع كل اميتياز 34

نتيجه:سازمان درحال حاضر داراي يك نظام ارزيابي است و اجرا و پياده سازي روش هاي ارزيابي متوازن كمك چنداني به تحقق اهدافش نمي كند در نتيجه اجراي اين پروژه در الويت نبوده و توصيه نمي گردد وبرنامه استراتژي جز دغدغه شركت نمي باشد و مجموعه يك مجموعه موفق و داراي برنامه ريزي مدون مي باشد.

معيار

امتياز( 0-10)

وزن

امتياز

امتياز حاصله *وزن

توضيحات و شواهد

شركت ديما

شركت ويما

شركت ديما

شركت ويما

دارا بودن استراتژي روشن

7

9

30.

2.1

2.7

حمايت مدير اجرايي

2

3

30.

6.

9.

نياز به اجراي روش ارزيابي متوازن

3

5

15.

45.

75.

حمايت مديران و سرپرستان كليدي

5

4

10.

5.

4.

عدم وابستگي فعاليتهاي حوزه انتخابي

4

7

05.

2

3.5

امكان گرد آوري داده هاي مورد نياز

5

4

05.

2.5

2

منابع

7

6

05.

3.5

3

مجموع امتياز حاصله

11.65

13.25

فرم انتخاب حوزه مناسب براي پياده سازي ارزيابي متوازن

به اين نتيجه مي توان رسيد با توجه به بررسي عوامل دروني و بيروني و داشتن استراتژي و پيش بيني روند آينده بايد نظام ارزيابي متوازن را در شركت ديما كه البته نسبت به رقيب خود داراي ضعف بيشتري بوده و از طرفي داراي الويت بالاتري از لحاظ اهميت نيز مي باشد و با حضور رقباي بزرگ خود نياز داشته تا محصولات با كيفيت خود را در سطح كشور و به مرور در كشورهاي همسايه مطرح كند و با بكارگيري استراتژي رهبري هزينه خود را در بازار كشور و خاورميانه بالا بكشد و سهم بيشتري از بازار را به خود اختصاص دهد و بتواند با ارائه محصولات با قيمت پايين تري نسبت به محصولات مشابه توان رقابت را داشته باشد و اين امر جز با سرمايه گذاري در بخش R*D ممكن نخواهد شد.